یک گفتگوی صریح با اعضای اندیشگاه منابع آب ایران
روز گذشته، دوم اسفند 1390، به دعوت سید یحیی موسوی (دبیر اندیشگاه مدیریت منابع آب کشور)، نشستی در طبقه دهم از ساختمان شرکت مدیریت منابع آب ایران برگزار شد که در نوع خود منحصر به فرد بود. هرچند این برای نخستین بار نبود که نگارنده فرصت طرح دیدگاههای انتقادی خود را نسبت به روند مدیریت حاکم بر منابع آب کشور و به صورت رودررو با برخی از مدیران عالیرتبه وزارت نیرو یافته بود. سال گذشته در دوم اردیبهشت هم، چنین نشستی برگزار شد و امیدوارم میزان توجه به محتوای مباحث مطرح شده در نشست دوّم، بیشتر و مؤثرتر از نشست نخست مورد توجه و پیگیری قرار گیرد.
اعضای شرکت کننده در نشست دیروز علاوه بر آقای موسوی، عبارت بودند از: آقایان مهندس عراقی (معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت مدیریت منابع آب)، مهندس سید احمد علوی (مدیر حوضه آبریز فلات مرکزی)، مهندس اسفندیاری (مدیر سابق دفتر اقتصاد و برنامهریزی)، مهندس میبدی (مدیرکل دفتر آبهای زیرزمینی) و چند تن دیگر از مدیران وزارت نیرو که آمده بودند تا به پیشنهادها و انتقادهای حمیدرضا خدابخشی (دبیر انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان)، محسن حیدری (از حقوقدانان فعال در حوزه محیط زیست) و نگارنده گوش دهند.
آنچه که در این نشست مورد تأکید قرار گرفت، ضرورت مشارکت بیشتر مردم و نهادهای مستقل تخصصی در حوزه تصمیمگیری مدیریت آب کشور بود؛ دریافتی که منجر به پیشنهاد تأسیس سازمان نظام مهندسی منابع آب کشور شد. همچنین مقرر شد تا طرح داناب با جدیت بیشتری در سطوح متوسطه و ابتدایی پیگیری شود و در این راه، انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان فعالانهتر موضوع را در استان راهبردی خوزستان پیگیری کنند.
نکتهی جالبی که در این نشست آشکار گردید، آن بود که اغلب دوستان و مدیران محترم، خود دل پر دردی از عدم توجه به گرایههای علمی در تصمیمگیریهای صورت گرفته در بخش آب داشتند! از جمله سید احمد علوی، دکتر نبوی و مهندس میبدی خود صریحترین انتقادها را نسبت به وضعیت حاکم بر مدیریت آب کشور بیان داشتند.
به هرحال، نگارنده به ایشان یادآوری کرد که هماکنون و از دید اغلب فعالان محیط زیست، وزارت نیرو به عنوان مخربترین دستگاه دولتی کشور در حوزه محیط زیست شناخته شده و وزارتین راه و نفت با فاصلهای معنیدار در تعقیب آنها هستند! واقعیتی که نشان میدهد شما نتوانستید دغدغههای خود را آنگونه که به همراهی مردم و فعالان این حوزه منجر شود، طرح کرده و دفاع کنید.
همچنین تأکید کردم: متأسفانه تصمیمات کارشناسی در وزارت نیرو اغلب فدای مصلحتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شده و با مثال آوردن از فاجعه احداث سدهایی نظیر جگین، اکباتان و گتوند، طرحهای انتقال آب، استقرار نیروگاه شهید مفتح در همدان و سیکل ترکیبی در کازرون، یادآور شدم اگر امروز نسبت به این بارگذاریهای اشتباه فریادبرنیاورده و اعتراض نکنید و نکنیم، نسل فردا هرگز شما را و ما را نخواهد بخشید. تجربه تلخ عربستان و فرجام دوزخیای که اینک انتظار 20 میلیون ساکن در این شبه جزیره را میکشد، گواهی است آشکار که اگر ما نیز بر طبل تولید به هر قیمتی بکوبیم، مرگ دیر یا زود به آغوشمان خواهد کشید. امیدوارم بر بنیاد روح حاکم بر منشور اندیشگاه، بتوانیم شاهد تحولی ملموس در این حوزه باشیم.
پی نوشت:
- گزارش این نشست کارشناسی در شبکه خبری آب ایران
- روایت ماجرا در آبنما نیوز






به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.