مجله‌ي معتبر ساینس، اخيراً دست به اقدام جالبي زده و 10 پرسش را معرفي كرده است كه هنوز دانش بشري براي آن پاسخي سزاوارانه و مورد قبول ارايه نداده است. امّا آنچه كه از مرور اين 10 پرسش قابل تأمل‌تر به نظر مي‌رسد، به ويژه براي كساني چون نگارنده كه گرايه‌ي اصلي آنها علوم مرتبط با زمين و محيط زيست است؛ اشاره به ناتواني بزرگ بشر در حوزه‌ي معرفتي علوم زمين است. چرا كه دست‌كم هفت پرسش به طور مستقیم يا غیر مستقیم به علوم زمین مربوط می‌شود.
    راستي چرا دانش بشري اينگونه در علوم زمين ناتوان نشان داده است؟! بشري كه در دهه‌ي 1950 و 60 ميلادي بيش از 400 هزار نفر از نخبه‌ترين دانشمندان مرد و زن خود را با بودجه‌اي يكصد ميليارد دلاري (دوبرابر آنچه براي ريشه‌كن كردن گرسنگي در تمام جهان لازم بود) به كار گرفته بود تا بتواند به قلب اتم راه پيدا كرده و توان تخريبي خويش را بي‌رقيب سازد؛ آري چنين بشر خردمندي! چگونه حتا حاضر نشده است يك دهم آن دانشمندان و آن سرمايه‌ي مادي را براي گره‌گشايي از معضلات زمين و محيط زيست به كاربندد تا امروز اينگونه سردرگم نباشد و براي زيستن فرزندانش در اين يگانه سياره‌ي قابل زيست كهكشان شيري، نگران و پريشان خاطر نگردد؟ يعني به راستي آگاهي از حقيقت پديده‌ي گلخانه‌اي اينقدر دشوار است و آيا اين بزرگترين ننگ و مايه‌ي شرمساري بشر پست مدرن هزاره‌ي سوّم نيست؟!

     با هم ده پرسش بي پاسخ بشر را از منظر مجله‌ي Science مرور مي‌كنيم:


1. جهان از چه ساخته شده است؟
2. مبنای زیست‌شناسی آگاهی و هوشیاری چيست؟
3. تا چه مدت زندگی انسان‌ها بر روی این کره‌ي خاکی ادامه خواهد داشت؟
4. چگونه ساختار درونی زمین کار می‌کند؟
5. آیا ما در جهان تنها هستیم؟
6. چگونه و کجا زندگی بر روی زمین شروع شده است؟
7. امکان ساخت واکسن موثر برای HIV چقدر است؟
8. جهان گلخانه‌ای چقدر گرم خواهد بود؟
9. چه چیزی می‌تواند جایگزین نفت ارزان شود و کی؟
10. آیا تئوری مالتوس غلط خواهد بود؟