نامه ای برای ثبت در تاریخ!
به نام آفریدگار زیبایی
هیأت رئیسه محترم مجلس شورای اسلامی
همان طور که می دانیم، حال دریاچه ارومیه خوب نیست. ارومیه ی فیروزه ای، دیر زمانی است که در بستر بیماریست و چشم انتظار دارویی برای بازیابیِ طراوت و شادابی گذشته ی خود.
ما نگرانی های مردم، تشکل ها و فعالان محیط زیست و تلاش های آنها برای اعلام همبستگی با این سرمایه ملی را می ستاییم و آن را نشان از مسئولیت پذیری ایشان در قبال ذخایر طبیعی کشور می دانیم. آری؛ به راستی که امروز دریاچه ارومیه نیازمند توجه ملی است و ما در این راستا لازم دیدیم نکاتی را به تمام کسانی که به واسطه سمت های اجرایی شان، نقشی در تعیین سرنوشت دریاچه دارند، متذکر شویم:
1. باور اغلب متخصصان محیط زیست این است که مداخلات انسانی نظیر توسعه نامتوازن، سدسازی های بی رویه، احداث میان گذر، گسترش کشاورزیِ ناکارآمد و حفر شتابان چاههای مجاز و غیر مجاز، بر پیدایش مشکلات دریاچه ارومیه اثر غیر قابل انکاری داشته است و این مسئله، فقط پیامد یک روند طبیعی اکوسیستم منطقه نیست.
2. طرح های پیشنهادیِ انتقال آب بین حوضه ای، نظیر انتقال آب از رودخانه های ارس یا زاب، به علت زیان بزرگ ایجاد شده در مبدا و اثرات نامعلوم در مقصد، از طرف قریب به اتفاق کارشناسان محیط زیستی با هشدار و اعلام نگرانی مواجه شده اند. ما ضمن اعلام حمایت از این نگرانی ها و مخالفت با چنین اقدامهای نسنجیده ای، باور داریم تصمیماتی که در آنها نگاه همه جانبه ای به اکوسیستم منطقه نشده باشد، نه تنها راه گشا نیستند، بلکه مشکلی بر مشکلات موجود اضافه خواهند کرد.
3. مشکلات به وجود آمده برای دریاچه ارومیه، یک شبه درست نشده اند که بتوان یک شبه هم آنها را رفع و رجوع کرد. باید چاره¬ای اساسی بیاندیشیم و در درجه اول باور داشته باشیم که چیزی مهم¬تر از آینده¬ی زیست بوم منطقه نیست. لذا، سازمان¬های مسئول، فراتر از متهم کردن یکدیگر، باید اشتباهات و کوتاهی هایشان را بپذیرند، و در این راه، اگر لازم شد که بر روی برخی تصمیمات قبلی غلط خود، خط قرمز بکشند، این کار را با شجاعت انجام دهند.
4. به نظر ما، در شرایط فعلی، حاکم شدن فضای گفتگوی کارشناسی و خردورزانه، بهترین اتفاقی است که می تواند بین دولت، رسانه ها، تشکل ها و کارشناسان دلسوز منابع طبیعی و محیط زیست بیافتد. گفتگویی که هدفش یک چیز باشد: "پیدا کردن راه حلی معقول برای دریاچه ارومیه."؛ راه حلی که با نگاهی جامع، تمام اکوسیستم منطقه و حیات اقتصادی، اجتماعی و طبیعی آن را مد نظر داشته باشد.
در پایان باید اشاره کرد که اگرچه دریاچه ارومیه در حال حاضر رسانه ای ترین مشکل محیط زیستی ایران شده است، اما این موضوع، یگانه مسئله ی طبیعت کشورمان نیست و ما با مخاطرات پر اهمیت دیگری از جمله سرعت بالای فرسایش خاک، تغییر کاربری و کاهش شدید عرصه های جنگلی، خشک شدن اغلب تالابها و دریاچه های مرکزی کشور، فرونشست زمین و گسترش بیابان زایی، تشدید گرد و غبار و رخداد ریزگردها و آلودگی های محیطی هم روبرو هستیم.
بحران محیط زیست، آینده جامعه ما را به طور جدی تهدید می کند و برای مقابله با آن، نیازمند یک همبستگی و همراهی ملی هستیم: مردمی که هریک داوطلبانه، پاسدار محیط زیست باشند و مسئولانی که با امکانات و بودجه ی در دستشان و البته با درنظر گرفتن نظرات کارشناسان و دلسوزان محیط زیست کشور، پاسخگوی نگرانی های موجود باشند.
به امید روزهای بهتر برای محیط زیست ایران؛
جمعی از تشکل ها و کارشناسان محیط زیستی
رونوشت:
دفتر مقام معظم رهبری، دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام، دفتر ریاست جمهوری، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، وزارت نیرو(وزیر محترم نیرو، معاون منابع آب وزارتخانه، مدیر عامل شرکت مدیریت منابع آب ایران)، کمیسیون آب-کشاورزی و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی، کمیسیون نیرو در مجلس شورای اسلامی، رسانه های همگانی