و سرانجام گروهی از تهرانیها به دعوت دادستان تهران لبیک گفتند!
چند روز پیش در ماجرای گاف بزرگ آقای هواشناسی،
نوشتم که عباس جعفری دولتآبادی، دادستان کل تهران چراغ سبز خود را به آن
گروه از شهروندانی که از این هوای آلوده و کاسهی چه کنم چه کنم مدیریت
حاکم بر پایتخت به تنگ آمدهاند، نشان داده و گفته: مردم میتوانند در مورد آلودگی هوا به دادسراها شکایت کنند. در انتها هم پرسیده بودم که آیا میشود یقهی بهرام صناعی را هم در همین راستا گرفت یا خیر؟
اینک کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست،
نشان داده که پاسخ آن پرسش میتواند مثبت باشد! زیرا دیروز آستینها را
بالا زده و نخستین دادخواست تهرانیها را در غالب یک تشکل تخصصی مردمنهاد
نه تنها به دادستان تهران که دادستان کل کشور ارایه داده و بر علیه آنچه که
آن را مصلحت اندیشیهای سیاسی و اقتصادی برخی از نهادهای تصمیمگیر در
موضوع آلودگی هوای تهران دانسته، اعلام جرم کرده است.
یادمان باشد که
این حق را، پیش از آن که دولتآبادی به ما بدهد، اصل 50 قانون اساسی به ما
داده بود و به صراحت هر نوع فعالیت اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط
زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند را ممنوع اعلام کرده بود.
تصورش
را بکنید که اگر مردم در ماجرای تعلل نابخشودنی برای مهار آتش در جنگلهای
زاگرس و هیرکانی، تخریب نایبند، پارک ملی کویر، خشک شدن تالابها در اثر
قطع حقآبهی آنها ناشی از سدسازی بیرویه، آلودگی خلیج فارس، خشک شدن
نخلستانهای اروند کنار، مرگ قریبالوقوع دریاچه ارومیه و هزاران مورد
مشابه دیگر چنین حرکتی را به عنوان مسئولیت شهروندی خویش انجام میدادند،
آیا باز هم شاهد شتاب روند تخریب در طبیعت وطن با چنین سرعتی بودیم؟
مگر این جان مردم ایران نیست که دارد تهدید میشود؟