رد پاي ويكي ليكس تا مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور هم رسيد!
تازه ترين اسنادي كه ديروز از طريق پربينندهترين سايت جهان – ويكي ليكس ؛ Wikileaks – منتشر شده است، يه جورايي براي محمّد درويش و همكارانش خوشايند است! زيرا سايتي كه در هر ثانيه بيش از 3 هزار بازديدكننده دارد، اينك افشا كرده است كه دولت ايالات متحده آمريكا نهايت تلاش و نفوذ خود را به خرج داده است تا برخلاف رويههاي دموكراتيك، همكار گراميام – دكتر مصطفي جعفري – كه هماكنون رييس بخش تحقيقات جنگل در مؤسسه متبوع است، نتواند به رياست يكي از كارگروههاي اصلي IPCC انتخاب شود و به جايش، رقيب آمريكايياش اين سمت را تصاحب كند!
گفتني آن كه مصطفي جعفري در شمار آن گروه از اعضای آی پی سی سی قرار دارد كه توانستهاند در گرفتن جايزه صلح نوبل در سال 2007 به صورت مشترک بین این سازمان و ال گور در حوزه مهار تغییرات اقلیمی مؤثر باشند و از همین رو مورد تقدیر قرار گیرند.
انتشار اين سند را به او تبريك ميگويم؛ سندي كه نشان ميدهد حقانيت ايران
در بسياري از مجامع بينالمللي از سوي آنهايي كه ادعاهاي بزرگ دارند، به
راحتي ناديده گرفته ميشود.
باشد كه همه بكوشيم تا حرف و عملمان يكي باشد تا ديگر نياز به ويكيليكسي
نباشد تا نامهي اعمالمان را به دستمان داده و شرمندهمان سازد!
در همين باره ميتوانيد به اينجا و اينجا و اينجا هم سري بزنيد.


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.