شهادت یکی دیگر از حافظان طبیعت ایران در منطقه حفاظت شده گلول و سرانی
متأسفانه خبر رسیده است که شامگاه دیروز، آقای سعید پرهام – محیط بان اداره
کل محیط زیست خراسان شمالی - در جدالی نابرابر با شکارکُشهای از
خدابیخبر که سالهاست به حرفهی قاچاق گوشت شکار در جنگلهای اطراف منطقه
حفاظت شده گلول و سرانی - شیروان مشغولند، جان به جان آفرین تسلیم کرده و
به دلیل اصابت گلولهی مهاجمان به سرش، شهید شده است. برای بازماندگان این
جوان 28 ساله که یک ماه از مراسم نامزدیاش نگذشته است، آرزوی صبر میکنم و
امیدوارم شمار شهدای طبیعت ایران هرگز به عدد 120 نرسد.
شایان ذکر آن که منطقه حفاظت شده گلول و سراني 18 هزار و 144 هكتار وسعت
داشته و در فاصله 85 كيلومتري شمال شيروان و در منتهياليه حد شمال خاوری
استان خراسان شمالي واقع شده است؛ جایی که حد شمالیاش به طول 30 کیلومتر
با كشور تركمنستان هم مرز است.
از مهمترین گونههای جانوری این منطقهی زیبا باید به قوچ و ميش اوريال،
پلنگ، گربه وحشي، گراز، سمور سنگي، خرگوش، داركوب قهوهاي، سهره سياه و
كبك دري اشاره کنم.
باشد که آه زیستمندان بینظیر این زیستگاه رؤیایی، بتواند کاری کند که دیگر
هیچ انسانی به خود اجازهی شلیک گلوله در این منطقه را ندهد.
از همین نویسنده و در همین باره:
- به احترام محیط بانانی که جان خود را برای حفظ سبزینه اهدا کردند ...

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.