نگرانیهای خاویاری! عامل همگرایی در بین کشورهای ساحلی خزر
شاید مثبتترین نکتهای که در بیانیهی پایانی اجلاس 5 کشور ساحلی خزر به چشم میآید ، توافق نظر جدی و متفقانهای است که برای نجات ماهیان خاویاری این
بزرگترین دریاچه جهان صورت گرفت و 5 رهبر جهان، به پیشنهاد قزاقزستان،
تصمیم گرفتند تا راهکارهای اجرایی ممنوعیت 5 سالهی صید این ماهی را تا 3
ماه دیگر تبیین و ارایه دهند.
جالب این که قزاقزستان همان کشوری است که تاکنون با چنین ممنوعیتی که از سوی ایران و روسیه مطرح شده بود، مخالفت میکرد؛ اما اینک وضعیت چنان بحرانی شده که حتا قزاقها هم متوجه وخامت شرایط زیست ماهیان خاویاری در خزر شدهاند.
با این وجود، نکتهای که نباید فراموش کرد، آن است که این فقط صید بیرویه نبوده که سببساز کاهش چشمگیر شمار ماهیان خاویاری را فراهم کرده است؛ بلکه آلودگی روزافزون و بسیار شدید خزر هم یکی دیگر از عوامل نامساعدی است که سبب شده، زیستگاه گرانترین ماهی جهان با تهدید و تحدید مواجه شود. نکتهای که اگر توجه درخوری به آن شود، آنگاه ممکن است عنایت سیاسی رهبران 5 کشور ساحلی خزر به ماهیان خاویاری، سبب بهبود کیفیت و زیستگاه دیگر آبزیان خزر هم بشود.
یک دریافت تأملبرانگیز دیگر در این میان، اشاره به سخنان ژان باتيست لامارك (Jean Baptiste de Lamark) است؛ اکولوژیستی که بیش از 200 سال پیش و با صراحت گفته بود: «آبزيان دريا در مقابل انقراض نسل خود توسط انسان به طور طبيعی حفاظت میشوند. سرعت تکثير و زاد و ولدِ آنها بسيار زياد است، به سادگی در دام نمیافتند و به علاوه توانايي بالايي برای فرار از چنگ صيادان دارند. بدين جهت، احتمال آن که نوع بشر نسل آنها را به انقراض بکشاند، به هيچ عنوان مطرح نيست!»
امّا در کمتر از يکصد سال پس از این سخن، جهانيان دريافتند که پيشبيني خوشبينانهي لامارک تا چه اندازه همچون فرضيهي جنجالی تکاملیاش به خطا رفته است؛ حقيقتي كه در واپسين سالهاي قرن بيستم (1996) لويس اووين و تيم آنوين دركتاب 522 صفحهاي خويش با عنوان «مديريت محيطزيست» بر آن تأكيد كرده و مصداق بارزي از اشتباه علم ناميدند. اشتباهی که توافق اخیر 5 رهبر ساحلی خزر هم تأکیدی دوباره بر آن به شمار میآید.
امید است حضور محیط زیست به عنوان عامل همگرایی دولتها و ملتها از این پس نقشی پررنگتر در همایشهای منطقهای و فرامنطقهای یابد. زیرا پس از ماجرای ریزگردها که منجر به تشکیل اجلاسهایی با شرکت نمایندگان عالیرتبهی کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و ایران شد؛ اینک، ماهیان خاویاری سبب شدهاند تا بیش از پیش توجه رهبران منطقه به لزوم رعایت هنجارهای محیط زیستی جلب شود.
جالب این که قزاقزستان همان کشوری است که تاکنون با چنین ممنوعیتی که از سوی ایران و روسیه مطرح شده بود، مخالفت میکرد؛ اما اینک وضعیت چنان بحرانی شده که حتا قزاقها هم متوجه وخامت شرایط زیست ماهیان خاویاری در خزر شدهاند.
با این وجود، نکتهای که نباید فراموش کرد، آن است که این فقط صید بیرویه نبوده که سببساز کاهش چشمگیر شمار ماهیان خاویاری را فراهم کرده است؛ بلکه آلودگی روزافزون و بسیار شدید خزر هم یکی دیگر از عوامل نامساعدی است که سبب شده، زیستگاه گرانترین ماهی جهان با تهدید و تحدید مواجه شود. نکتهای که اگر توجه درخوری به آن شود، آنگاه ممکن است عنایت سیاسی رهبران 5 کشور ساحلی خزر به ماهیان خاویاری، سبب بهبود کیفیت و زیستگاه دیگر آبزیان خزر هم بشود.
یک دریافت تأملبرانگیز دیگر در این میان، اشاره به سخنان ژان باتيست لامارك (Jean Baptiste de Lamark) است؛ اکولوژیستی که بیش از 200 سال پیش و با صراحت گفته بود: «آبزيان دريا در مقابل انقراض نسل خود توسط انسان به طور طبيعی حفاظت میشوند. سرعت تکثير و زاد و ولدِ آنها بسيار زياد است، به سادگی در دام نمیافتند و به علاوه توانايي بالايي برای فرار از چنگ صيادان دارند. بدين جهت، احتمال آن که نوع بشر نسل آنها را به انقراض بکشاند، به هيچ عنوان مطرح نيست!»
امّا در کمتر از يکصد سال پس از این سخن، جهانيان دريافتند که پيشبيني خوشبينانهي لامارک تا چه اندازه همچون فرضيهي جنجالی تکاملیاش به خطا رفته است؛ حقيقتي كه در واپسين سالهاي قرن بيستم (1996) لويس اووين و تيم آنوين دركتاب 522 صفحهاي خويش با عنوان «مديريت محيطزيست» بر آن تأكيد كرده و مصداق بارزي از اشتباه علم ناميدند. اشتباهی که توافق اخیر 5 رهبر ساحلی خزر هم تأکیدی دوباره بر آن به شمار میآید.
امید است حضور محیط زیست به عنوان عامل همگرایی دولتها و ملتها از این پس نقشی پررنگتر در همایشهای منطقهای و فرامنطقهای یابد. زیرا پس از ماجرای ریزگردها که منجر به تشکیل اجلاسهایی با شرکت نمایندگان عالیرتبهی کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و ایران شد؛ اینک، ماهیان خاویاری سبب شدهاند تا بیش از پیش توجه رهبران منطقه به لزوم رعایت هنجارهای محیط زیستی جلب شود.
+ نوشته شده در یکشنبه ۷ آذر ۱۳۸۹ ساعت 23:50 توسط محمد درویش

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.