چرا سال جهاني بيابان و «بيابانزايي» و نه «بيابانزدايي»؟
متأسفانه در اغلب منابع فارسي زبان مشاهده ميشود كه از قول دبيركل سازمان ملل متحد، نام سال 2006 را به غلط «سال جهاني بيابانزدايي» اعلام ميكنند و اين اشتباه نهتنها در سطح رسانههاي غير تخصصي كه بعضاً از زبان آدمهاي متخصص و تارنماهاي مرتبط نيز شنيده و خوانده ميشود[1]. اشتباهي كه در مورد «روز جهاني مبارزه با بيابانزايي»[2] نيز وجود داشته و سالهاست كه به رغم تذكرهاي فراوان شفاهي و مكتوب، باز هم به غلط از «روز جهاني بيابانزدايي» نام برده ميشود.
راست آن است كه شخص دبيركل سازمان ملل متحد، هنگامي كه در واپسين روزهاي سال 2005 ميلادي[3] و در پنجاه و هشتمين مجمع عمومي ملل متحد[4]، رسماً اقدام به معرفي سال 2006 به نام « سال جهاني بيابان و بيابانزايي» يا (IYDD)[5] ميكرد، صراحتاً ابراز داشت كه اين اقدام به منظور افزايش آگاهي عمومي مردم جهان به منظور حمايت از تنوّع زيستي سرزمينهاي خشك كه يك سوّم كرهي زمين را تشكيل ميدهند و نيز حمايت از دانش بومي ۲ ميليارد انساني كه در بيابان زندگي ميكنند، صورت گرفته است[6]. به سخني ديگر، كوفي عنان هم ميخواست نشان دهد كه بايد موجوديت بيابانها و كويرهاي جهان با همين چهرهي كنوني و با همهي زيستمنداني كه در آن ميزيند، به عنوان بومسازگاني با ارزش و يگانه محترم شمرده و حفظ شود و از طرفي، دولتها و ملتها را زنهار دهد كه فشار نابخردانهي آدمي بر مناطق متأثر از بيابانزايي، به ويژه در سرزمينهاي خشك كه از درجهي حساسيت، شكنندگي و آسيبپذيري بيشتري نيز برخوردار هستند، ممكن است شتاب زوال تنوّع زيستي يا سوزش نسخهي خطي و يگانهي حيات را فزوني دهد. براي همين است كه مجمع ملل متحد در قطعنامهای از کشورهای عضو، از جمله ایران خواسته است که در راه ارتقای هر چه بیشتر اگاهی عمومی و حمایت از تنوع زيستشناختي (بیولوژیکی) بیابانها و علوم سنتی جوامع مبتلا به مصایب بیابانزایی تلاش مضاعف مبذول دارند[7]. موضوعات ششگانهاي[8] كه امسال به همين مناسبت در شش شهر باماكو (مالي)، بيجينگ (چين)، آلمريا (اسپانيا)، مونت فيلر (فرانسه)، تونس (و نايروبي) و ژنو (سوئيس) جهان به صورت همايشهايي چند روزه و با هدايت سازمان ملل متحد برگزار خواهد شد، يكي از تمهيدات درنظرگرفته شده براي تحقق همين هدف خواهد بود[9].
بنابراين در اين سال قرار نيست كه اقدامات خود را در زمينهي محو بيابانهاي طبيعي يا آنچه كه كوفي عنان از آن با عنوان «مشهورترين بومسازگان سرزمينهاي خشك جهان[10]» ياد كرده است، آغاز يا تشديد كرده (بيابانزدايي)، بلكه بايد بكوشيم به شيوههايي دست يابيم كه هم متضمن پاسداري و پايداري بومسازگان و چشمانداز منحصربه فرد بيابانها و كويرهاي ناهمتايمان باشد و هم از كاهش كارايي سرزمين در مناطق غير بياباني ممانعت به عمل آوريم؛ معضلي كه بيش از 70 درصد از وسعت 2/5 ميليارد هكتاري سرزمينهاي خشك جهان را در متجاوز از يكصد كشور جهان متأثر كرده و سالانه افزون بر 40 ميليارد دلار به محصولات كشاورزي خسارت وارد ميكند[11]. افزون بر آن در شمار يكي از خطرناكترين بحرانهاي زيست محيطي جهان طبقهبندي ميشود كه به گفتهي Crichton (2003) بين 10 تا 30 ميليون انسان را از دههي 1970 تاكنون به كام مرگ كشانده است.
[1] به عنوان مثال نگاه كنيد به پورتال سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور و نيز تارنماي روزنامهي همشهری كه در هر دو مورد از «سال بيابانزدايي» نام برده شده است. البته روزنامهي همشهری 38 روز بعد و در جاي ديگري اشتباه خود را تصحيح كرده است.
[2] The international day of desertification combat.
[8] این موضوعات عبارتند از: جوانان و بيابانزايي، زنان و بيابانزايي، بيابانزايي و مهاجرت، جامعه و بيابانزايي، علم و بيابانزايي و سرانجام، فقر و گرسنگي و بيابانزايي.
[9] اميدوارم نمايندگان شركت كنندهي ايراني در اين همايشها با دست پر به كشور بازگشته و گزارش سفر خويش را دست كم به نهادهاي پژوهشي و آموزشي مرتبط ارايه دهند.