در ستایش باباحاجی!
بايد از يك دوست عزيز و ناديدهي كاشمري، «حمیدرضا بيتقصير» تشكر كنم. انسان دردآشنا و اهل قلمي كه دلش با مردمان بالادست است و هنوز ميتواند روشني باغچه را ببيند و در زيبايياش شناور ماند؛ واژهنويسي كه در چهارمين دهه از زندگيش، كمتر نقطهاي از ايران مانده كه هنوز نديده باشد و كمتر فرهنگي را نشناخته رها كرده است ...
او يك پدربزرگ دارد (داشت) كه «باباحاجي» مينامش و گمان برم بايد در برابر دانش تجربي اين پدربزرگ عزيز كلاه از سر بردارم و برداريم و اميدوار باشيم كه ما - به اصطلاح – متخصصين اين حوزه از علم، بيش از گذشته از دانش بومي مردمان اين خاك ارزشمند، سود بريم.
باباحاجي ميگويد:
اگر دامدارها حرمت صحرا را میداشتند، حالا اطراف سرسبزتر بود.
باباحاجي حرفهاي بيشتري هم زده است، دوست دارم آن حرفهاي ساده اما دلنشين و ژرف را نيز بخوانید.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.