گزارشی از برپایی مراسم روز جهانی مقابله با بیابانزایی
پیامدهای بیابان زدایی! یک غلط درست!!
ساعتي پيش، دوازدهمين نكوداشت سالانهي روز جهاني مقابله با بيابانزايي و خشسكسالي، در تالار اجتماعات سازمان ايراني مجامع بينالمللي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران (لطفاً اين عنوان طولاني را يك نفس نخوانيد كه ضرر دارد!)، يعني در يكي از كوچه پس كوچههاي دنج و اعياني نياوران برگزار شد؛ امّا حتا وزير جهاد كشاورزي را نيز نتوانست به اجلاس بكشاند، چه رسد به رئيس سازمان حفاظت محيط زيست و ...
چه سندي گوياتر از اين، براي نشان دادن مظلوميت مبارزه با بيابانزايي در كشور؟!
بگذريم!
يك سخنراني جالب امّا، صحبتهاي گوياي مهندس هادربادي، مدير پروژهي بينالمللي ترسيب كربن بود كه در منطقهي حسينآباد غيناب شهرستان سربيشه (خراسان جنوبي) به اجرا درآمده است و توانسته بود به تعاملي درخور با اهالي منطقه دست يابد. به نحوي كه مردم خودشان به كساني كه در ترك موتورشان بوته بار زده باشند، تنور گازي نميدادند؛ يا كشاورزي ديگر با استفاده از بطريهاي نوشابه 5/1 ليتري توانسته بود، درختان باغ خويش را از خطر خشكسالي نجات دهد. براي آگاهي بيشتر از نتايج ثمربخش اين پروژه به تارنماي آن مراجعه كنيد.
سخنراني آقاي مهندس نجفي، معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست هم حاوي نكات درخور تأملي بود؛ ايشان به صراحت گفتند كه متأسفانه هيچ يك از شاخصهاي نشاندهندهي پايداري زيست در كشور از وضعيت مطلوبي برخوردار نيست و شيب همگي كاهنده و رو به پايين است (از زوال پوشش گياهي گرفته تا فرسايش و كيفيت آب و آلودگي هوا و...). ايشان همچنين اين پرسش را مطرح كردند كه چرا ما سوخت مجاني يا ارزان قيمت در اختيار برخي از كشورهاي منطقه قرار ميدهيم، ولي همين موهبت را از مردم روستايي خود در مناطق بياباني دريغ ميورزيم تا آنها چارهاي نداشته باشند جز آنكه براي رفع نياز سوختي و گرمايشي خود به استحصال چوب و بوتهكني روي آورند؟ آيا اينها مصداق بارز خدشهدار شدن اصل 50 قانون اساسي نيست؟!