به استقبال روز جهاني مقابله با بيابانزايي و خشكسالي - 3
واپسين نكتهاي كه بايد مورد تأكيد قرار گيرد، اشاره به تمهيد ظريف و هوشمندانهاي است كه در انتخاب عنوان سال 2006 از سوي سازمان ملل متحد به خرج داده شده است و آن تأكيد بر «بيابان» و «بيابانزايي» به عنوان دو پديدهي مستقل است. به سخني ديگر، همانقدر كه بايد در انديشهي مهار بيابانزايي و زدودن بيابانهاي دستساز بود، بايد به فكر حفظ، پاسداري و احياء زيستبومهاي بياباني و كويري جهان نيز بود و از اين ميراثهاي طبيعي ارزشمند به مثابه كتابي خطي و يگانه محافظت كرد.
بر اين بنياد، فعاليتهايي كه در جمهوري اسلامي ايران، تحت عنوان «برنامهي اقدام ملّي» با همكاري و همراهي مؤثر تمامي سازمانها و نهادهاي مرتبط در كشور زير نظر وزارت جهاد كشاورزي پيگيري ميشود؛ نهتنها درصدد تغيير ماهيت وجودي بيابانهاي طبيعي كشور نبوده، بلكه نيك ميداند كه اين بومسازگانهاي منحصر به فرد و تنوّع زيستي و چشماندازهاي كمنظير آن را بايد مورد حمايت و حراست قرار داد. بيابانهاي بكر و دستنخوردهاي كه با اتكا به سيماي ناهمتاي خويش در شمار پرجاذبهترين زيستبومهاي طبيعي جهان جاي داشته و ميتوانند ايرانگردان و جهانگردان فراواني را به سوي خود بخوانند؛ همچنين اين پهنههاي بيكران و هموار ميتوانند منابع نامحدودي از كارمايههاي پايانناپذير (كارمايهي خورشيدي، باد، زمينگرمايي و ... ) را در اختيار كشور قرار دهند. مزيت نسبي بالقوهاي كه در چارچوب برنامهي اقدام ملّي و رسالت خطير وزارت متبوع در حفظ پايداري بومشناختي (اكولوژيك) سرزمين، خواهيم كوشيد تا تمهيدات لازم براي به فعل درآوردن آن را مهيا سازيم.
انشاالّله
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.