دانایی فردی برای مهار طبیعت ستیزی ، کافی نیست! - 3
در سومین بخش از مجموعه یادداشتهایی
که به دلایل خطر مناقشات منطقهای بر سر آب میپردازد، اشاره می شود بر
تبعات ویرانگر فراموشی اصل پروانه ... اصلی که نمودش را در همه جا میتوان
آشکارا ملاحظه کرد، به ویژه در سخن برخی از مدیران ارشد دولتی.
کافی است نگاهی بیاندازیم به تازهترین اظهارات عالیترین مقام سلامت کشور – دکتر مرضیه وحید دستجردی –
که آشکارا از دو فرزند به عنوان کمینهی مطلوب شمار کودکان در هر خانواده
ایرانی دفاع میکند! یادمان باشد که 30 سال پیش، پتانسیل سالانهی آب قابل
استحصال برای 30 میلیون ایرانی، 140 میلیارد متر مکعب بود؛ امروز به دلیل
تغییرات اقلیمی حتا 140 میلیارد متر مکعب هم نیست، اما جمعیت ایرانیان به
75 میلیون نفر رسیده است! یعنی سهم سرانهی آب دردسترس هر ایرانی از بیش از
4 هزار متر مکعب به کمتر از 2 هزار متر مکعب (مرز تنش آبی در جهان) سقوط
کرده است! و آنگاه با چنین بضاعتی همچنان بر طبل افزایش جمعیت کوبیدن،
شگفتآور است! نیست؟
و این
ها در حالی است که ما بسیار خوشبین باشیم و فرض کنیم که در طول این مدت،
مدیریت حاکم بر بخش آب در ایران، بی نظیر بوده و توانسته همهی کارمایههای
بالفعل را، بالقوه سازد! در حالی که عملاً چنین نبوده و خود به عنوان یکی
از مهمترین شناسهها و عوامل بیابانزایی عمل کرده است.
به هر حال، به نظر میرسد راه ِ گریز از این مناقشات، از طریق دانایی فردی
صرف عبور نمیکند. آموزهای که 155 سال پیش، یک نفر دیگر هم به نوعی آن را
زنهار داده بود!
سرودهی هشيارانهی والت ويتمن - Walt Whitman
- كه در سال 1855 ميلادي آفريده شده است، نشان ميدهد: دانايي فردي براي
مهار بحرانهاي اجتماعي و ممانعت از ارتكاب خطاهاي فاحش كافي نيست، هر چند
كه لازم است! زیرا اگر کافی بود در فاصله این 155 سال، نباید جهان به سمتی
میل پیدا میکرد که همه حسرت روزگار ویتمن را بکشند!
باور دارم كه يك برگِ علف كمتر از سيرِ ستارگان نيست،
و مور نيز به همان اندازه كامل است،
و يك دانهی ماسه و تخم سوسك و داروگ،
شاهكاري است براي والاترينها،
و توت سياه، شايستهی زينتبخشيدن به رواقهاي آسمان است،
و باريكترين مفصل دست من، همهی ابزارهاي ماشيني را
مسخره ميكند،
و گاوي كه با سري غمزده نشخوار ميكند،
از هر پيكرهاي فراتر است
و موش، معجزهاي است كافي براي در ترديدافكندنِ
ميلياردها ميليارد بيايمان.
ادامه دارد ...
مؤخره:
ممنون از بهروز عزیز که به این جستارهای پروانه ای پیوسته است و تاکنون دو یادداشت منتشر کرده است.