شناسههای فراموشی پروانه – 2
در ادامهی نوشتار پیشین باید
تأکید شود که درست اندکی پیش از فروپاشی کامل اقتصاد آرژانتین و اعلام
ورشکستگی رسمی دولت – به رغم حراج کمسابقهی مواد خام خویش – یوهانس رائو،
رئیسجمهور وقت آلمان، در نشست سالانهی اعضای پیمان (کنوانسیون) مبارزه
با بیابانزایی سازمان ملل متحد(COP4)، اعلام کرد: « تنها در چهار سال
میانی دههی ۹۰ (۹۷-۱۹۹۴)، جهانیان شاهد بروز ۳۰ جنگ و مناقشه بین کشورها،
ناشی از تخریب محیطزیست بودند.» جنگهایی که شناسهی نادیدهگرفتن
هنجارهای بومشناختی در آموزههای راهبردی کشورهای درگیر به شمار میآیند.
و یکی از بنیانیترین و در عینحال مشهورترین اصول در حوزهی محیطزیست،
قانونی است که از آن با عنوان: «تأثیر پروانه» یا Butterfly Effect ، یاد
میکنند (این قانون، نخستین بار در دسامبر ۱۹۷۲ توسط یک هواشناس آمریکایی
به نام پروفسور ادوارد لورنز (Edward Lorenz)،
استاد مؤسسهی فناوری ماساچوست(MIT) ایالات متحده مطرح شده است.) اصلی که
مضمونش چنین است: «جهانی که در آن زیست میکنیم، چنان کوچک و به هم وابسته
است که اگر یک پروانه، بالهای خود را در جنگلهای آمازون به هم زند، ممکن
است طوفان مهیبی در آن سوی کرهی زمین رخ دهد. » (Predictability: Does
the Flap of a Butterfly’s Wings in Brazil set off a Tornado in Texas)
فراموشی دردناکی که در بخش بعدی خواهم گفت میتواند عواقبی جبرانناپذیر برایمان به ارمغان آورد.
ادامه دارد …


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.