تشدید بیابانزایی ، خطر رؤیارویی بر سر آب را افزایش میدهد – 1
تأکید بیش از حد بر مدیریت سازهای، غره شدن بر تواناییهای دانش
مهندسی و عدم اعتنا به قوانین طبیعی در شمار مهمترین دلایلی است که
میتوان برای افزایش ناپایداری کرهی زمین ذکر کرد. در این میان، شوربختانه
باید بپذیریم که کشور عزیز ما نیز از این عقوبت مصون نبوده و دارای یکی از
پرشتابترین روندهای پسرفت در حوزه محیط زیست در بین کشورهای جهان است.
اما ایران در این مصیبت تنها نیست؛ مصیبتی که سبب شده تا حیات با شتابی
دمادم افزاینده از طبیعت ایران عقبنشینی کند …
و همان طور که پیشترها هم در همین تارنما اشاره کردهام: اینها همه از نشانههای فراموش کردن پروانه است!
کافی است سخنان لستر تارو – Prof. Lester C. Thurow – را در نخستین سالهای آخرین دههی سدهی بیستمِ میلادی، به یاد آوریم؛ اقتصاددان شهیری که در مقام مشاور اقتصادی بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا، گفت: «در قرن بیست و یکم فقدان منابع طبیعی (در یک کشور) ممکن است، مزیتی باشد.» سخن تلخی که به باور نگارنده، یکی از بزرگترین خطاهای راهبردی در شیوهی مدیریت جهان را برای دست کم یک دهه به دنبال داشت. در آن زمان، آرژانتین هنوز چون سالهای نخست هزارهی سوّم، یک کشور ورشکسته محسوب نمیشد و شاید حتّی در شمارِ یکی از سفیدترین ممالک آمریکای لاتین قرار داشت؛ کشوری که تارو در صفحهی ۴۸ از کتاب خویش (رویارویی بزرگ، نبرد اقتصادی آینده – ژاپن، اروپا و آمریکا – برگردان عزیز کیاوند، ۱۳۷۲٫ تهران. مؤسسهی عالی پژوهش در برنامهریزی و توسعه، ۳۸۷ صفحه)، منابعطبیعی انبوهش را با ژاپن مقایسه میکند که از منابع طبیعی اندکی به نسبت آرژانتین برخوردار است و میگوید: به رغمِ برخورداری از چنین منابعی، آرژانتین فقیر است و ژاپن ثروتمند. اینک از زمان مقایسهی تارو، بیش از ۱۸ سال میگذرد، در این مدّت، قدرتمندترین کشور آمریکای لاتین، سختترین بحران تاریخ خود را گذراند، آن هم به رغم آن که یکصد و سی میلیارد دلار وام بر پیکر اقتصاد بیمارش تزریق شد؛ زیرا به خطا دریافته بود که «راه ثروتمندشدن از طبیعت نمیگذرد!» نتیجه آنکه کشوری که در آغاز دههی نود میلادی، میشد آن را دستکم با ژاپن قیاس کرد، در آغاز هزارهی سوّم باید با جمهوریهای آسیای میانه مقایسه میشد و تا مدتها کسی قادر به ادارهی آن نبود، در کمتر از یکماه ۵ رئیس جمهور عوض کرد و بیسامانی را بدانجا رساند که هر کودک آرژانتینی در بدو تولّد، ناگزیر بود تا سنگینی چهار هزار دلار بدهی خارجی را بر دوش خویش تحمل کند، آن هم سرزمینی که تا چندی پیش، درآمد سرانهی ساکنانش به حدود هشت هزار دلار در سال بالغ میشد!
و این در حالی است که لستر تارو هشت سال بعد از انتشار این کتاب، کتاب جدیدی با عنوان ثروت آفرینان (Building Wealth)
منتشر کرد و در آن آشکارا نظر خویش را اصلاح کرده و در بین یازده قاعدهای
که برای بازی در قرن بیست و یکم اعلام داشت، یکی هم این بود:
پیشرفت اقتصادی و ارتقای سطح محیط زیست مترادفند، نه متضاد.
و این آموزهای است که بسیاری از دولتمردان ما، حتا در مسئولیتهای مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی، عملاً به آن اعتقاد ندارند! دارند؟
ادامه دارد …