دو بار ثبت ملّی دماوند به چه کار آمده است؟!
احتمالاً ثبت همزمان یک چشمانداز طبیعی
توسط دو نهاد مستقل در کشور، هم میتواند بیسابقه باشد و هم میتواند نشان
از اهمیت آن اثر طبیعی در نزد ثبتکنندگان والامقام دولتی در سازمان حفاظت
محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور داشته باشد. به ویژه آن
که از عزم دولت برای ثبت جهانی دماوند آگاه شده و از قول، رحیم مشایی
میخوانیم: "جهانيان به ملت ايران خواهند گفت، اين كوه به همهي ما تعلق
دارد و ما همه از آن نگهداري ميكنيم."
اینک این پرسش پیش میآید که آیا
معنی دوبار ثبت ملی و اقدام برای ثبت جهانی یک اثر این است؟!
چگونه اجازه میدهیم روزی 500 کامیون پوکه
ساختمانی از قلب دماوند خراشیده و به تاراج رود؟ چگونه اجازه میدهیم تا در
دستههای چندهزار نفری به چکاد دماوند صعود انجام شود؟ و چگونه فشار بیش از
حد دام را در این منطقه تاب آورده و شاهد افزایش برهنگی سرزمین و پدیدار
شدن سیمای بیابانی در دماوند هستیم؟ واقعاً دوبار ثبت ملّی دماوند به چه
کارمان میآید؛ وقتی عشق به دماوند در وجودمان نهادینه نشده است؟
+ نوشته شده در شنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۹ ساعت 17:43 توسط محمد درویش



به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.