نامه به الهه البرز برای نجات پلنگ دره!
انگار دیگر از دست آدمزمینیها کاری بر
نمیآید ... انگار امید آدم زمینیها از آدمزمینیها بریده شده و حالا
برای نجات باقیماندهی جنگلهای منحصر به فردمان در نوار ساحلی کاسپین
(دریای مازندران) باید چشم به آسمان بدوزیم و از الههی البرز مدد جوییم تا
او خود پاسخی شایسته به آن طبیعتستیزان آزمندی که اینگونه یغما میبرند
آیندهی بوم و بر عزیزمان را، بدهد.
پس به خانه ی ساسان عزیز بروید و همراه با او برای نجات پلنگ دره به الههی البرز نامه بنویسید ... شاید از گناه هم نوعان ما درگذشت و پلنگ دره را از گزند دشمنان نابخرد و پولسالاران جنگلستیزش مصون داشت.
نگذارید تا پلنگ دره هم به سرنوشت پارک ملّی خبر، خجیر، دریاچه پریشان، دنا، تالاب گندمان، دماوند، تالاب انزلی، کاظم داشی ارومیه، مرجانهای خلیج فارس، بیشههای مارون، جنگلهای سه هزار تنکابن، حسین آباد میش مست، نایبند، سفیدکوه لرستان، گاوخونی و ...
پس به خانه ی ساسان عزیز بروید و همراه با او برای نجات پلنگ دره به الههی البرز نامه بنویسید ... شاید از گناه هم نوعان ما درگذشت و پلنگ دره را از گزند دشمنان نابخرد و پولسالاران جنگلستیزش مصون داشت.
نگذارید تا پلنگ دره هم به سرنوشت پارک ملّی خبر، خجیر، دریاچه پریشان، دنا، تالاب گندمان، دماوند، تالاب انزلی، کاظم داشی ارومیه، مرجانهای خلیج فارس، بیشههای مارون، جنگلهای سه هزار تنکابن، حسین آباد میش مست، نایبند، سفیدکوه لرستان، گاوخونی و ...
+ نوشته شده در جمعه ۲۵ تیر ۱۳۸۹ ساعت 16:26 توسط محمد درویش

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.