آیا میدانیم در محیط زیست ایران به دنبال چه هستیم؟
نه تنها اخبار هفتههاي اخير درباره مبادلهی انواع گونههاي جانوري در معرض خطر بين سازمان حفاظت محيط زيست ايران و چند كشور همسايه، بلكه اساسا" نگاهي جدي به وضعيت محيط زيست در ايران به طور اعم و چگونگي حفاظت از طبيعت به طور اخص ذهن انسان علاقهمند به موضوع حفاظت از محيط زيست را به اين سمت سوق میدهد كه آيا اصولا" ما ميدانيم كه به دنبال چه هستيم و آيا براي حفاظت از طبيعت سرزمين و پهنههاي طبيعي واجد ارزشهاي ويژهی حفاظتي، راهبرد (استراتژي) خاصي را ترسيم کردهايم؟ پرسشي ديگر؛ آيا اصولا" در ذهن ما تصوير و تصوري جدي از آنچه كه حفاظت از طبيعت ناميده ميشود شكل گرفته است و وجود دارد؟ يا آن كه چون كشورهاي پيش رفته از نظر تكنولوژي و برخي نهادهاي بينالمللي درباره ضرورت حفاظت از طبيعت صحبت میكنند، نگران انقراض و نابودي گونههاي گياهي و جانوري، بومسازگان (اكوسيستم)هاي كلان و خُرد، زيستگاهها، چشماندازهاي طبيعي، از بين رفتن هويت طبيعي بيومهاي جهان و سرزمينهاي خود هستند، ما نيز – براي آنكه از ديگران عقب نيافتيم – دم از حفاظت از طبيعت میزنيم و از آن تنها به عنوان نمادي از همبستگي با دل نگرانيهاي جهاني استفاده میكنيم؟
این ها فرازهایی از مهمترین پرسشها و دغدغههایی است که کامبیز بهرام سلطانی، بومشناس شهیر ایرانی به تحلیل و بررسی آنها پرداخته و به زودی خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی با این نگاه طبیعتمحورانه و خردمندانه آشنا میشوند.
ممنون از استاد بهرامسلطانی عزیز که در این وانفسای ننوشتن، این گونه بیمنت مینویسد و دانستههایش را با خوانندگان مهار بیابانزایی به اشتراک مینهد.
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت 12:19 توسط محمد درویش

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.