جشنواره گونه گوني زيستي در موزه دارآباد تهران
تقريباً به نيمههاي سال جهاني گونه گوني
(تنوّع) زيستي نزديك ميشويم؛ سالي كه قرار بود شمار رخدادهاي خوش براي
طبيعتدوستان ايراني رو به افزايش گذارد؛ امّا شوربختانه بايد بپذيريم كه
نهتنها چنين نشد، بلكه همچنان اين سيل خبرهاي نااميدكننده و پسرونده است
كه نشان از شتاب بيماري زمين در ايران دارد؛
تكميل سناريوي خشكشدن
تالابها و درياچههاي ايران، شور شدن اراضي، كاهش حاصلخيزي خاك در
آذربايجان غربي، افزايش گرد و غبار موجود در هوا، اُفت كمي و كيفي آبهاي
رو و زيرزميني، انفجار زباله در طبيعت ايران و فرمان به انفجار جمعيت در
كاشان از سوي عاليترين مقام اجرايي كشور؛ آن هم در سكوت مطلق علماي دانش
جمعيتشناسي و متوليان محيط زيست انساني، حكايت از آن دارد كه گونهگوني
زيستي در سال 2010، هرگز از كابوس قرار گرفتن در سياههي سرخ در معرض
انقراض خلاصي نخواهد يافت.
چنين است كه اگر ميخواهيد فرزندانتان به
عنوان آخرين نسل حاضر در ايران، همچنان برخي از زيگونگي ناهمتاي زيستمندان
ايراني را ببيند، در روزهاي پنجشنبه و جمعه (آخرين روزهاي دومين ماه بهار
1389) دست ايشان را بگيريد و خود را به موزه دارآباد برسانيد ...
اين
شايد آخرين فرصت براي يك وداع شكوهمند با بسياري از جانداران ايرانزمين
باشد! شايد هم يكي از آن كودكان، توانست كاري كند كارستان و دوباره نوشخند
زندگي را به سيماي مظلوم طبيعت وطن بتاباند.
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت 16:15 توسط محمد درویش

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.