این شاید بزرگترین خدمتی بود که آن 150 نماینده تاریخ ساز به شورای نگهبان کردند تا همه امروز بعد از شنیدن خبر عدم موافقت این شورا با مصوبه جنجالی مجلس شورای اسلامی، نفس راحتی بکشند و ناخودآگاه بگویند: خدا پدر و مادر اعضای شورای نگهبان را بیامرزد که یک اشکال شرعی از مصوبه‌ی مجلسی که در رأس امور است، بگیرند و نگذارند تا مجوز قانونی و پروانه‌ی بهره‌برداری به قانون‌شکنان و متجاوزان به اندوخته‌های آبی زیرزمینی کشور داده شود!
    شگفتا از آن نمایندگان که چگونه حاضر شدند تا مصوبه‌ای را امضا کرده و به تصویب برسانند که نه از نظر علمی، نه از نظر فنی، نه از نظر قانونی توجیه نداشته و جالب‌تر آن که حالا معلوم شد که از نظر شرعی هم پذیرفته شده نبوده است! واقعاً من مانده‌ام که آن 150 نفر نماینده‌ی محترم با چه تشکل یا نهاد مشورتی، رایزنی کرده و چگونه به چنین جمع‌بندی حیرت‌انگیزی رسیده بودند!
    یعنی آنها نه فریادهای اعتراض‌آمیز آن نخبگان دانشگاهی استخوان خردکرده و پیشکسوت را شنیدند و نه حتا اعتراض تشکل‌های کشاورزی را و نه هیچ نهاد پژوهشی و اجرایی و مردم‌نهاد دیگری را! چرا؟

    چرا کسی خشک شدن بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران در پریشان را ندید و یا نخواست باور کند که علتش ممکن است به حفر صدها چاه غیر مجاز در منطقه مربوط باشد؟
    چرا کسی 5 هزار چاه غیر مجاز را در  جنوب کرمان نمی‌بیند که چه فاجعه‌ای را بوجود آورده است و یا 3600 چاه غیر مجاز دیگر در بوشهر را؟
    چرا حفر 103 هزار چاه غیر مجاز را شوخی می‌گیریم؟
    مگر نمی‌بینیم که چاه‌های غیرمجاز نفس زمین را بریده‌اند؟
    و مگر نمی‌بینیم فاجعه‌ی بزرگ را در شیراز؟

    جالب است که آقای تابش، رییس فراکسیون محیط زیست مجلس هم به نگارنده می‌گفت که نظر فراکسیون نسبت به تصویب این قانون منفی بوده است! فراکسیونی که ظاهراً بیش از 180 عضو دارد! ندارد؟ حالا شما پیدا کنید پرتقال فروش را ...
    بگذریم و درود بفرستیم به آن اشکال شرعی ناب! این که اگر مجوز به چاه‌های غیرمجاز داده شود، در حقیقت سهم آب چاه‌های مجاز و قانونی که حق‌الناس است، مورد خدشه و هجمه قرار می‌گیرد. به همین سادگی!


درج نظر