درختان کهنسال، وقار فرهنگ ایران زمین هستند نه تهدیدکننده ی آن!
خوشبختانه برنامهی این هفتهی سلام
تهران که به بررسی و نقد جایگاه درختان کهنسال در فرهنگ ایرانی
پرداخت، توانست از بازخوردهای نسبتاً شایسته و امیدبخشی برخوردار شود. به
شخصه امیدوارم، بتوان با یک حرکت فرهنگی و هنری گسترده و جذاب، ظرفیتسازی
درخورتری را در این حوزه ایجاد کرده تا دیگر احدی به خود اجازهی بیحرمتی
به درختان کهنسال را به بهانهی مبارزه با خرافهپرستی ندهد.
در یادداشتی که در مردمک منتشر شده است، از همین منظر به موضوع نگریستهام و اشاره کردهام که: «متولیان اوقاف استان گیلان برای متنبهکردن افرادی ذیشعور که به تقدس موجوداتی بیشعور (درخت) میپرداختند، تصمیم گرفتند تا آن موجود بیشعور را ادب کرده و نابود سازند به جای این که به صرافت ارتقای طرفیتهای فرهنگی جامعهای همت گمارند که از منظر ایشان، درخت میتواند جاجتها را روا دارد!»
مشروح این یادداشت را با عنوان: «قطع درختان کهنسال، پاککردن صورت مساله است »، میتوانید در این نشانی مطالعه فرمایید.
در یادداشتی که در مردمک منتشر شده است، از همین منظر به موضوع نگریستهام و اشاره کردهام که: «متولیان اوقاف استان گیلان برای متنبهکردن افرادی ذیشعور که به تقدس موجوداتی بیشعور (درخت) میپرداختند، تصمیم گرفتند تا آن موجود بیشعور را ادب کرده و نابود سازند به جای این که به صرافت ارتقای طرفیتهای فرهنگی جامعهای همت گمارند که از منظر ایشان، درخت میتواند جاجتها را روا دارد!»
مشروح این یادداشت را با عنوان: «قطع درختان کهنسال، پاککردن صورت مساله است »، میتوانید در این نشانی مطالعه فرمایید.
+ نوشته شده در جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت 1:35 توسط محمد درویش

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.