تحول در سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی؟!
یاسر انصاری، یکی از پیگیرترین و
کوشاترین مدیرانی است که در حوزهی تشکلهای مردمنهاد مرتبط با محیط زیست
فعالیت میکند. او را چند سال است که زیر نظر دارم. افکار و آرمانهای
بلندی در سر دارد و برای عملی کردن آرمانهایش علاوه بر دبیرکلی کانون عالی
گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست، سبزپرس را هم راه
انداخته است که اینک با متجاوز از 20 هزار بازدیدکننده روزانه (به طور
متوسط)، نشان داده است که میتوان در حوزهی محیط زیست هم تولید محتوا کرد و
خریدار هم داشت.
حال او میخواهد گام سوّم را بردارد و با
برنامهها و ایدههایی نو بکوشد تا تحولی ساختاری در سازمان نظام مهندسی
کشاورزی و منابع طبیعی کشور ایجاد کرده و روح و جانی تازه در کالبد این
نهاد مهم بدمد.
بخش کشاورزی از عدم اعتنای جدی به سرمایهگذاری
اصولی دولت در طول نیم قرن گذشته، به شدت آسیب دیده است، نتیجه آن که تولید
کشاورزی به بهای مصرف و تاراج اندوختههای طبیعی بدست آمده است و نه
بهرهبرداری از منابع طبیعی. سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی
باید بتواند جسورانه وارد میدان شده و مطالبات خود را در حوزهی ارتقای
نرمافزاری این بخش پیگیری کند.
باورم این است که یاسر انصاری،
میتواند یکی
از آن اعضای جسوری باشد که سازمان را از تحرکات لاکپشتی نجات خواهد
داد.
صمیمانه برایش آرزوی موفقیت و بهروزی دارم.
- محمد درویش: نظام مهندسی خود را در مقابل دولت پاسخگو می داند نه اعضا

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.