خطری که ایران را تهدید می کند!
نگريستن به توسعه از منظر صرف ملاحظات اقتصادي
حقيقت تلخي كه ظاهراً گريزي هم – دستكم - در شرايط كنوني از آن نيست، پيوسته و پرتكرار و با بيشترين طنين ممكن به ما گوشزد ميكند: ايران نمـيتواند با روند موجود، شرايط زيست محيطي پايدار و مطلوبي را براي توسعه حفظ كند. چرا كه نه رشد فزايندهي جمعيت و افزايش شتابان سرانهي نياز شهروندانش به او چنين اجازهاي ميدهد (آنهم در برههاي كه فرهنگ مصرفسالاري به اوج خود رسيده است) و نه اندوختههاي ناچيز آبي، فرسايش خاك و پسرفتهاي عمودي و افقي متأثر از آن، منابع محدود كارمايههاي تجديدناپذير و كانيهاي غيرسوختي، زمينهاي كشاورزي محدود، پاكتراشي جنگل، تخريب مراتع، بيابانزايي، كاهش تنوّع زيستي و تخريب زيستگاهها و به موازات آنها توسعهي علمي و فناورانهي اندك موجود در كشور، توانايي ترسيم دورنمايي اميدبخش براي زادبوم دارد.
با اين وجود، همهي اين نشانزدهاي ناميمون كه مورد اشاره قرار گرفت، دليل آن نميشود كه بگوييم: در راه حصول به پايداري زيستمحيطي، ديگر هيچگــونه فعاليتي را تاب نخواهيم آورد. بلكه تنها ميخواهم بر اين واقعيت غيرقابل كتمان پافشارم كه فعاليتها و تمهيدات مديريتي و برنامهاي صورت گرفته در طول چند دههي گذشته، به هيچ عنوان براي تضمين پايداري زيستبومِ رنجور وطن كافي، درخور و بايسته نبوده است.
از اين رو، درصورتي كه روند فعلي ادامه يابد و توسعه فقط از ديدگاه اقتصادي و بالا بردن توليد ناخالص ملّي ديده شود، نه تنها اين معضل مرتفع نخواهد شد، بلكه وقوع اين امكان را بايد جديتر از هر زمان ديگري پنداشت كه بر اساس بروز يا تشديد ناملايمات و ناهنجاريهاي قومي، اقتصادي - اجتماعي، جنگ، افزايش بلاياي طبيعي مانند سيل، اتمام منابع تجديدناپذير و يا كاهش قابل توجه درآمد ملّي، ظرفيت بعد بومشناختي كشور با سرعت و شتاب بيشتري به سوي صفر ميل كند.
در كناره ي پل ويران شده جاده سنگفرش شاه عباس - ۵/۲/۱۳۸۵