دکتر محمّدرضا نوروزی: مهار بیابانزایی آنچنان با مهارت، مهارت میکند که دیگر از دامش نمیشود رهید!
محمّدرضا (پژمان) نوروزی، چند سالی است که گلزار ادب را تیمار میکند؛ البته او چیزهای دیگری هم دارد برای تیمار کردن مثل باغ و چیزهای بسیار دیگری که ما نمیدانیم! میدانیم؟
افزون بر آن، این محمّدرضا نوروزی بود که پای جستارهای محیط زیستی را به صورتی ثابت و مؤثر از ابتدای سال 87 به جعبهی جادو در برنامه روز از نو کشاند؛ هر چند که البته در نهایت شهید شد یا شهیدش کردند! نکردند؟ به همهی اینها باید توانایی نوروزی را در دانش نجوم، گردشگری، طبیعتگردی، فیلمبرداری و عکاسی و البته میکروبیولوژی یادآوری کرد!
آخرین شاهکارش را شاید برخی دیده باشند، هنگامی که در ویژهبرنامهی سال تحویل شبکهی 4 سیما، در کنار استاد کردوانی توانست خوش بدرخشد و از میدان به درنرود!
اینک او نیز، درویش را به بهانهی پنجمین سالگرد تولد کودک مجازی نوپایش، مورد مهر قرار داده و با زبانی طنازانه و درویشمأبانه! از مهار بیابانزایی و مهارت درویش در مهار گفته است.
یادداشتش را با هم میخوانیم:
سلام به درویش عزیز که لَ لهی کودک پنج سالهی خویش است و ما همه به آیندهی این کودک امیدواریم!
چه فرق دارد كه مهار سفت باشد يا شل؟ مهم اين است كه مهاركننده مهارت داشته باشد ... اگر چنين باشد، خب حتماً همه چيز مهار ميشود... گيريم كمي زود يا دير و محمّد درويش به نظرم آدم ماهري است. او بلد است مهاري بزند بر بيابانهاي خشكيدهي ذهن خوانندگانش. آنچنان با مهارت مهار ميكند كه ديگر از دامش نميشود رهيد. وقتي مينويسد مجذوب ميشوي (نمي شوي؟) وقتي نمينويسد، نگران مي شوي (نمي شوي؟) وقتي كنايه ميزند، ميفهمي (نمي فهمي؟) وقتي ذوق ميكند، ذوق ميكني (نميكني؟) وقتي چيزي مي خواند كه خوب است ،تو هم ميخواني (نميخواني؟) و خلاصه كه او با مهارت، مهارت ميكند (نميكند؟)
ميدانيد؟
براي من خيلي فرق نميكند كه همهي نوشتههايش را دوست داشته باشم يا نه؛ درست بپندارمشان يا نه؛ قبول داشته باشم يا نه؛ من مهار بيابانزايي و محمّد درويش را دوست دارم ... چون وقتي چيزي را مينويسد، تكليفش را با خودش روشن كرده ... چون با اشتياق مي نويسد ... چون خسيس نيست در نوشتن و پراكندن دانايي و من ميدانم و باور دارم كه دانايي زيبايي است ...
و محمد درويش زيباست.