در بین راه بروجن و شهرکرد، در جایی که مشهور است به بام ایران، چند درخت زبان‌گنجشک (ون) در کنار جاده کاشته شده است؛ آن درخت‌ها دقیقاً مرز تقسیمات سیاسی بین دو شهرستان بروجن و شهرکرد را مشخص می‌کنند.
    شش سال از کاشته شدن آن درخت‌ها، توسط یکی از هموطنان عزیزم در دیار چهارمحال بختیاری می‌گذرد و او هر گاه که از این جاده عبور می‌کند، به آن درختان آب می‌دهد ... این بار که به اتفاق هومان خاکپور، دیده‌بان عزیز طبیعت بختیاری در 16 اسفند 88 از کنار آن درخت‌ها عبور کردم، متوجه شدم که یک پرنده – احتمالاً از اهالی تنگ‌صیاد – بر روی شاخه‌های یکی از درختان لانه‌ای زیبا برپا داشته و بدین‌ترتیب، روی زیبا را دو برابر کرده است! نکرده است؟


    امّا قصه‌ی آن درختان ون هنوز تمام نشده ... هومان می‌گوید: آن همکار عزیز از اول فروردین امسال به افتخار بازنشستگی نایل آمده و دیگر مانند سابق برای رسیدن به محل کارش در شهرکرد، در این مسیر تردد نخواهد کرد و بیم آن دارد که درختان در اثر بی‌آبی خشک شوند.
    برای همین، هومان به او قول داده که راهش را ادامه دهد و نهضت آبیاری درختان ون را تا زمانی که بازنشسته نشده است، با کمک دیگر همکاران اداره کل منابع طبیعی استان که در بروجن ساکن هستند، پی بگیرد ...
    خواستم بگویم: دست مریزاد هومان عزیز
    و دست مریزاد به آن هموطنی که دلش با درختان است
    و دست مریزاد به آنانی که وقتی از کنار درختی در جاده‌ای عبور می‌کنند، او را سیراب می‌سازند ...
    پس لطفاً همیشه با خود در سفر، آب به همراه داشته باشید! شاید شما هم بتوانید روی زیبا را دوبرابر کنید و نغمه‌ای شورانگیز بر نغمه‌های دل‌ربای هستی بیافزایید ...
    به قول خالق پیامبر:
        فقط وقتی از رود خموشی می‌نوشید، به راستی نغمه‌سرا هستید.

    این را هم بخوانید، اگر نخوانده‌اید:
    -    قصه‌ی سرو سیمین خجیر

                                                          درج نظر