یادتان هست برایتان از دیرینه‌ترین درخت چش (بایل) ایران در بوشهر سخن گفتم؟ یادتان هست گفتم این چش پیر (Acacia nilotica) می‌توانست امروز روزگاری بهتر داشته و در کنار شش برادر دیگرش به بوشهری‌ها طراوت عطا کند ...

    حال می‌خواهم شما را دعوت کنم تا خاطره‌ی یک هموطن بوشهری و دور از وطن را – دکتر محمود دهقانی – از آن درخت چش بخوانید ...
    من آن خاطره را خواندم و اشک ریختم ... شما را نمی‌دانم؟ امّا ایمان دارم که پس از خواندن این خاطره، از دوست آسمانی‌تان خواهید خواست تا خودش نگه‌‌دار این درخت و دیگر درختان کهنسال این بوم و بر مقدس باشد و هرگز نگذارد تا به هیچ بهانه‌ای در تاروپود سبزشان، میخ سیاه جهالت و آزمندی فرو رود.
    به خدا سواران سبز وطن نباید ایستاده باشند، وقتی که آیه‌های ناهمتای طبیعت اینگونه درد می‌کشند ...

بر زمینه‌ی سربی صبح
سوار
   خاموش ایستاده است
و یال بلند اسبش در باد
پریشان می‌شود

خدایا خدایا
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه اخطار می‌شود

                               احمد شاملو

درج نظر