دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز،
نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه‌ی نارنج می‌شود خاموش،
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند
و فکر می‌کنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد.

                           سهراب سپهری

    قبول دارم که این روزها اغلب خبرها در حوزه‌ی محیط زیست، رنگ و بویی از نشاط و طراوت ندارد و یا کمتر می‌شود چنین رنگ و بویی را در آن جستجو کرد؛ امّا با این وجود، تلخی و درد و شرم هم حدی دارد!
    به نظرم آنچه که احمدرضا کلانتری، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان لرستان دیروز در جمع خبرنگاران افشا کرد، خیلی بیشتر از یک خبر تلخ می‌تواند ناگوار و شرم‌آور باشد.
    وقتی پیامبر اسلام (ص) آشکارا به پیروان خویش زنهار می‌دهد: مباد که شاخه‌ی درختی را بشکنید؛ چون انگار که بال فرشته‌ای آسمانی را شکسته‌اید.
    چگونه ممکن است پیروان آن حضرت و در سوگ نوه‌اش – امام حسین (ع) – دست به چنین جنایتی زده و برای پخت و پز در ایام سوگواری تاسوعا و عاشورا، 314 هکتار از رویشگاه جنگلی زاگرس را متلاشی کرده و 3750 اصله درخت بلوط آن را بسوزانند!
    درد آنجاست که آن مقام مسئول با خوشحالی اعلام می‌دارد: «خوشبختانه میزان قطعی درختان تر امسال نسبت به سالهای گذشته کمتر بوده است.»
    واقعن ما را چه می‌شود؟ چگونه است که حال ناچاریم برای پاسداری از موجودیت سبزینه‌ی کشور، به ذکر بدیهاتی بپردازیم که علی‌القاعده انتظار می‌رود، کودکان دبستانی ما هم آنها را بلد باشند؟ این که درخت چیز خوبی است؛ به کاهش گرد و خاک کمک می‌کند؛ جلوی فرسایش خاک را می‌گیرد؛ تولید اکسیژن می‌کند؛ عمر مفید سدها را کم می‌کند و ...
    شما فکر می‌کنید سومین امام شیعیان راضی به چنین قتل‌عام شرم‌آوری، آن هم به بهانه‌ی تکریم مجاهدت‌هایش است؟ آیا تصور نمی‌رود که این دوستان نادان، خسارتی به مراتب بزرگ‌تر از دشمنان دانا دارند بر پیکر ماجرای عبرت‌آموز عاشورا می‌آورند؟ آیا نباید رهبران مذهبی و علمای دین به پاخیزند و با روشنگری‌های بی‌وقفه‌ی خویش، پیروان محمد (ص) را از ارتکاب به چنین جنایت‌هایی بازدارند؟
    کجا هستند آن آخوندهای سبز؟ شدیدن و هم‌اکنون نیازمند یاری سبزشان هستیم! نیستیم؟
    ممنون از رؤیا و دانش عالی پور، دو هموطن عزیزم که مسئولیت‌شناسانه این خبر را به آگاهی نگارنده رساندند.
    من ایمان دارم که مردم دیار فلک‌الافلاک، هم می‌توانند چون مردمان سرخ‌چشمه در خراسان شمالی به سلحشوران زیست‌بوم بدل شده و پاسدار زاگرس شوند، اگر همه دست به دست هم  دهیم از احمدرضا کلانتری در منابع طبیعی تا کاکاوند در محیط زیست و تا استاندار و امام جمعه و دیگر تشکل‌های مردم نهاد دیار لرستان  ... همه باید نشان دهیم که لرستان می‌تواند پاسدار سبزینه باشد تا تخریب‌کننده‌ی آن.
    و در آن صورت ایمان دارم که در موسم تاسوعا و عاشورای حسینی، دیگر بلوط‌های زاگرس به خود نخواهند لرزید و این ترنم ناموزون حُزن پایان خواهد گرفت ...

درج نظر