محمدی زاده: خشکسالی را رها کنید؛ وزارت نیرو را بگیرید!
در نخستین روزهای اسفندماه 1388، گزارشی از مصاحبهی مطبوعاتی عالیترین مقام سازمان حفاظت محیط زیست کشور در خوزستان منتشر شد که روزنامهی ایران متن ویرایششده (بخوان تعدیل شده!) آن را به زیور طبع آراست. اما حقیقت گفتههای محمدیزاده نشان از انتقادی بزرگتر نسبت به سامانهی حاکم بر نظام مدیریت آب کشور داشت!
زیرا محمّدیزاده صراحتن زبان به انتقاد از وزارت نیرو گشوده و گفته بود: «كاهش دبي رودخانه كارون در نتيجه برداشتهاي آب در بالادست بوده است.» وی این را هم اضافه کرده بود که هماینک آب کارون رهسپار استانهایی چون قم، كرمان، يزد، اصفهان و لرستان میشود.
به دیگر سخن، محمّدیزاده برای اولینبار و بر خلاف ادعای مسئولین وزارت نیرو، گناه کمآبی و خشکی کارون را یکسره به گردن آسمان و قهر طبیعت و خشکسالی نیانداخته و بر خطای انسانی در بروز این بحران تأکید کرده بود.
ضمن قدردانی از ایشان برای بیان گوشهای از واقعیتهای تلخ حاکم بر صحنه مدیریت آب کشور، این انتظار میرود اینک تکلیف جایزهای که سازمان حفاظت محیط زیست کشور به وزارت نیرو داده و آن را در دولت نهم به عنوان "وزارتخانه سبز" معرفی کرده است، روشن شود.
این البته انتظار زیادی نیست، در ورزش قهرمانی هم هنگامی که کمیتهی بررسی دوپینگ اعلام میکند که ورزشکار برندهی مدال از مواد نیروزا استفاده کرده، مدالش را پس که میگیرند، هیچ؛ با چند سال محرومیت هم از میادین ورزشی مواجهاش میسازند تا درس عبرتی شود برای دیگران.



به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.