از هجمهی پزشکی بر علیه مارها تا کورههای مارسوزی در مؤسسه رازی!
یکبار دیگر هم دست کم به صورت مستقیم مجبور شدم تا در این تارنما از حقوق یکی از مفیدترین و مظلومترین جانداران روی زمین به نام "مار" دفاع کنم که لابد خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی ماجرای بحثبرانگیزش را به یاد دارند؟ ماجرایی که البته با کامنت عبداللطیف عبادی و حواشی آن بحثبرانگیزتر هم شد! نشد؟
امّا امروز از طریق جناب خسرو رجبیزاده، یکی از معدود متخصصان خزندگان در ایران که اختصاصاً دانشنامهی کارشناسی ارشد خود را بر روی یکی از همین عزیزان، یعنی افعي دماوندي کار کرده است، آگاه شدم که متأسفانه در سکوت سنگین سازمان حفاظت محیط زیست کشور، سالهاست مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی - که افتخارش، پیشینهی یکصدسالهی این نهاد است - مارهایی را که برای استفاده از زهرشان توسط مارگیرها از جای جای وطن خریداری و جمعآوری میکنند، پس از استخراج زهر، در کوره ریخته و میسوزانند!
باورتان میشود؟ یعنی ممکن است به دست خود چنین ضربهای را به زنجیرهی غذایی بومسازگان (اکوسیستم) زده و بالانس جمعیتی جوندگان را از تعادل خارج کنیم؟ تا آنجا که من میدانم، نظیر چنین کاری فقط در کشور برزیل انجام میشده که آن هم بیش از 40 سال است که متوقف شده است.
واقعاً چگونه است که نه فقط سازمان حفاظت محیط زیست، بلکه انجمن حمایت از حیوانات و دیگر فعالان این حوزه نیز تاکنون در برابر این جنایت آشکار و حیرتانگیز سکوت کردهاند؟
آقای رجبیزادهی عزیز البته قول دادهاند که به زودی نتایج برخی از یافتههای ارزشمند پژوهشی خویش را در اختیار نگارنده قرار دهند تا در همین درگاه مجازی به اشتراک نهاده شود.
اما تا آن زمان امیدوارم مسئولین ذیربط هر چه زودتر این روند را متوقف کرده و با بازگرداندن مارها به موطن اصلیشان - و نه هر جایی – کمک کنند تا آنها بتوانند دوباره خود را ترمیم کرده و نقش مفیدشان را در محیط زیست ایفا کنند.