شکارکُشهای عزیز: از یوزپلنگها یاد بگیرید!
لطفاً سری به درگاه مجازی روزنامه دیلی میل بزنید و با چشمان خود تصاویری را از سه برادر ببینید ... آن سه برادر کنیایی چنان با این جانور زیبارو و مظلوم مهربانی میکنند، که نهتنها حیرت میشل دنیس هاوت (عکاس راوی ماجرا) را برمیانگیزد؛ بلکه اینک دنیای حیات وحش و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه را نیز حیرت زده کرده است.
میشل در شرح این ماجرای کمنظیر و افسانهای میگوید: «آن سه یوزپلنگی را که در این تصاویر میبینید، دارای یک مادر مشترک هستند که از 18 ماهگی، یعنی زمانی که مادرشان آنها را برای همیشه ترک کرد، با هم زندگی میکنند. در یکی از روزهای اکتبر سال 2009 آن سه برادر به گلهای از آهو برخورد میکنند. آهوها هم جملگی با دیدن این شکارچیهای تیزپا فرار را بر قرار ترجیح میدهند، جز یکی از بچه آهوها که نتوانست خود را از مهلکه برهاند و به دست شکارچیها افتاد! همه منتظر فرجام تلخی برای این بچه آهو بودیم، امّا دقیقاً از اینجا بود که ماجرا تغییر کرد و شما میتوانید تصاویر حیرتانگیز این رخداد ناهمتا را اینجا ببینید ... میشل میگوید: پس از آن که آن سه برادر نخست بچه آهو را به زمین زدند، ناگهان علاقهی خود را برای از میان بردن و خوردن این شکار لذیذ از دست دادند و همانند گربهای که یک کلاف نخ پشمی را به یک قاب طلا ترجیح میدهد ترجیح دادند با شکارشان به بازی و تفریح بپردازند و دست نوازشی بر سر بچه آهوی خوششانس قصهی ما بکشند.»
بربنیاد گزارش دیلی میل، به رغم پایان خوش و کاملاً هندی این داستان شگفتانگیز؛ بسیاری از متخصصین و علاقهمندان حیاتوحش – از جمله سام خسروی فرد در سرزمین ماهاتیر محمد و عبدالله سالاری در اونطرف آب احتمالاً - هنوز در پی پاسخ این پرسش هستند که چه نیرویی یا حسی سبب رفتار حیرتانگیز این تیزپاترین شکارگرهای عالم شده است ؟
شما چه فکر میکنید و چند درصد حدس میزنید که اگر به جای این سه برادر، آن هموطن عزیز ما با این بچه آهو روبرو میشد، چنین حرکتی را ممکن بود انجام دهد؟
اصولاً در آن صورت از حرکت کدامیک بیشتر تعجب میکردید؟! آن شکارکش فیس بوکی یا این سه برادر عزیز کنیایی؟!
گفتنی آن که در اینجا هم میتوانید مهربانی یک پلنگ را با یک موش صحرایی ببینید! موشی که داشت غذای پلنگ را هم ناخنک میزد!
شما را نمیدانم، اما من که ترجیح میدهم با مشاهدهی چنین تصاویری، مثل این بچهی دوستداشتنی! کاملاً ریلکس در طبیعت دراز کشیده و در افسون زیباییهایش خود را شناور کنم ...
توضیح ضروری:
محتوای این یادداشت هیچ ارتباطی به ضرورت اجرای طرح آیش 5 ساله ندارد! دارد؟