حرف‌های آیت‌الله ایمانی را باید از طلا نوشت! نباید نوشت؟ او نه تنها قطع درختان را جایز نمی‌داند، بلکه آشکارا به مخالفت با شکار پرداخته و آن را نوعی مزاحمت برای طبیعت و حیوانات برمی‌شمرد. یعنی از منظر اخلاق محیط زیست به موضوع نگریسته و با طرفداران پندارینه‌ی بوم‌شناسی ژرف یا Deep ecology همذات‌پنداری عمیقش را نشان می‌دهد. یعنی درواقع او سخنانی را بر زبان آورده که سبز‌تر از سخنان بسیاری از دوآتشه‌ترین طرفداران سبز در ایران و جهان است. من اگر جای شاهین سپنتا و سپهر سلیمی بودم، از همین حالا، پنجمین جایزه خروس سفید را در سال آینده برای آیت‌الله ایمانی در آب نمک می‌خواباندم.
    کاش آیت‌الله ایمانی یه دستی هم بر سر امامان ‌جمعه دایم و موقت ارومیه و رضوان‌شهر و رشت و ... می‌کشیدند و آنها را هم وامی‌داشتند که چون امام جمعه‌ی عزیز کاشمر از طبیعت و زیستمندان بی‌گناهش دفاعی سزاوارانه در برابر کنند.
    کاش برای آیت‌الله حائری هم توضیح می‌دادند که طرح فلاحت در فراغت‌شان، بیشتر کارمایه‌های زمین را نابود می‌کند، تا تقویت سازد  و کاش خودشان هم درمی‌یافتند که قطع یک درخت را در اغلب موارد با کاشت درختی دیگر نمی‌توان جبران کرد! می‌توان؟
    با این وجود من که به سهم خود برای سخنان اخیر ایت‌الله ایمانی، کلاه از سر برمی‌دارم، شما را نمی‌دانم؟
    بخصوص با توجه به پیشنهاد آیش 5 ساله که از سوی ناصر کرمی مطرح شده است، سخنان امام جمعه شیراز بسیار امیدبخش است. نیست؟

    مؤخره:
    راستش را بخواهید، تیتر این یادداشت  ابتدا این بود: لبیک آیت‌الله ایمانی از شیراز به ناصر کرمی در تهران!
    منتها از ترس سام خسروی‌فرد نازنین و با توجه به کامنتی که برای روشنک هوشمند نوشته، تیترش را عوض کردم تا آتش نوشته‌هایش دامن کلبه‌ی مجازی‌ام را نگیرد! هر چند مطمئن هم نیستم که نگیرد! نه؟

درج نظر