بعدازظهر امروز – هشتم بهمن‌ماه 1388 - به اتفاق جمعی از دوستداران و فعالان حوزه‌ی محیط زیست ایران، مهمان علیرضا (کوروش) آیینه‌چیان و هم‌رزمانش بودم؛ روزی که قرار بود جمعیت داوطلبان سبز، بعد از 20 ماه تلاش و دوندگی مستمر، نخستین روز کاری رسمی‌اش را در مرکز مشارکت‌های مردمی شرق تهران جشن بگیرد.
    به سهم خود از شنیدن مرامنامه‌ی اخلاقی این تشکل نوبنیاد که توسط هادی کاشانی عزیز و سختکوش قرائت شد، لذت بردم؛ مرامنامه‌ای که بی‌شک گامی به جلو در تاریخ نهادهای مدنی در این دیار به شمار خواهد آمد. حتا اساس‌نامه‌ی 40 ماده‌ای این جمعیت نوپا هم با وجود همه‌ی محدودیت‌هایی که می‌دانیم وجود دارد، رگه‌هایی ناب از روح مدنیت، اخلاق محیط زیستی و دموکراسی را نمایان می‌ساخت.

    به ویژه وجود ماده‌ی 38 در اساسنامه‌ی این جمعیت برایم بسیار خوشایند بود، ماده‌ای که سازوکار انحلال سازمان را در صورت  اجماع اکثریت اعضای مجمع عمومی پیش‌بینی کرده است و نشان می‌دهد که آرمان‌های بلندی این تشکل، افقی بالاتر از موجودیت فیزیکی یک تشکل مردم‌نهاد صرف را به هر قیمتی مد نظر دارد.   

    چنین است که با همه‌ی وجود به مؤسسین و بنیانگذاران این جمعیت، به ویژه دکتر ابوالفضل وطن‌‌پرست، شهریار عیوض‌زاده، کوروش آیینه‌چیان، هادی کاشانی و دیگر عزیزانی که نامشان را نمی‌دانم، تبریک گفته و آرزو می‌کنم در رسالت بزرگی که برعهده گرفته‌اند، موفق و سرافراز باشند. آرزویی که باور دارم محقق خواهد شد، زیرا این داوطلبین سبز، با نگاه به تجربه‌های تلخ و شیرین جبهه‌ی سبز ایران، جمعیت جدید را بنیان نهاده‌اند و می‌کوشند تا به نحوی عمل کنند که از ضعف‌ها و نارسایی‌های آن نهاد دوری گزینند.

درج نظر