مطابق برآورد دانشمندان، اگر مي‌خواهيم شتاب بيابا‌ن‌زايي را مهار كرده، توان توليد سرزمين‌ها را افزايش داده و امنيت غذايي شهروندان زميني را ارتقاء بخشيم؛ بايد تا 20 سال آينده، بين 10 تا 22 ميليارد دلار در سال هزينه كنيم. البته اين رقم به مراتب كمتر از حدود 42 ميليارد دلار خسارت ناشي از از اُفت توليد محصولات كشاورزي ناشي از بيابان‌زايي است. با اين وجود، متأسفانه آمارها دلالت بر آن دارد كه دولت‌ها آنقدر كه ظاهراً نشان مي­دهند، در عمل از برنامه­هاي مهار بيابان‌زايي حمايت نمي‌كنند. در كشور خودمان حتا بودجه‌ي اختصاص يافته به اين امر بيش از 38 درصد در سال 1384 نسبت به سال پيش‌تر از آن كاهش نشان داد. در واقع بودجه‌اي كه سالانه به اين امر اختصاص داده مي‌شود، كمتر از يك ميليارد دلار است  كه هيچ تناسبي با نياز واقعي امروز جهان ندارد، هرچند كه نبايد زياد هم نااميد بود! چرا كه حدود ده سال پيش، وضع به مراتب بدتر بود و بودجه‌هاي تخصيصي، حتي به يک صدم  هزينه‌ي مورد نياز هم نمي‌رسيد.

امّا آيا حقيقتاً تأمين بودجه‌ي 10 ميليارد دلاري، آنقدر براي جامعه‌ي جهاني كمرشكن است كه به زحمت بتواند تنها يک دهم آن را مهيا كند؟! آن هم هنگامي كه بدانيم، هزينه‌ي مصرف جهانيان از مرز 24 هزار ميليارد دلار در سال گذشته است[1]. يعني واقعاً اختصاص 04/0 درصد از مبلغ فوق، چنين دشوار است؟

وقتي اروپاييان سالي 50 ميليارد دلار (يعنی دقيقاً به اندازه‌ي مجموع کمک‌هايي که سالانه توسط ممالک ثروتمند شمال با کلی دردسر و شرط و شروط در اختيار کشورهای جنوب قرار می­گيرد[2]) به آتش سيگار دود مي‌كنند؛ وقتي آمريكايي‌ها سالي 31 ميليارد دلار پول آبجو مي‌دهند (در حالي كه هزينه‌ي جلوگيري از سوء تغذيه‌ي كودكان جهان در طول يك دهه مطابق برآورد يونيسف تنها 25 ميليارد دلار است[3])؛ وقتي ژاپني‌ها سالي 35 ميليارد دلار را در عشرتکده­ها خرج می­کنند و 35 ميليارد دلار ديگر را به سفارش آگهي‌های تجارتي اختصاص مي­دهند و چينی­های مقتصد نيز 11 ميليارد و 200 ميليون دلار را به همين امر اختصاص می­دهند[4]؛ وقتی درآمد تارنمای ياهو از محل آگهی­های تجارتی به 1/1 ميليارد دلار در سال می­رسد[5]؛ وقتی در اثر اختلال در شبكه‌هاي پست الكترونيك Comcast، يكي از بزرگترين شركت‌هاي مخابراتي آمريكا 72 ميليارد دلار خسارت به بار می­آيد[6]؛ وقتی فقط توليد ناخالص سالانة شهر لندن از مرز 240 ميليارد دلار گذر می­کند (در سال 2001)[7]؛ وقتي ايتاليايي‌ها سالي 5/2 ميليارد دلار براي فالگيري هزينه مي‌كنند[8] و انگليسي‌ها سالی 4 ميليارد دلار برای درمان چاقی[9]؛ وقتي هزينه‌ي سالانه‌ي استقرار ارتش آمريكا تنها در عراق و افغانستان به 200 ميليارد دلار مي‌رسد؛ وقتی تنها درآمد هتل‌هاي سواحل دبي به غير از هتل‌هاي داخل شهر به يك ميليارد دلار در سال می­رسد[10]؛ وقتی درآمد سالانه‌ي فروشگاه­های تخصصی حيوانات در آلمان به بيش از 4 ميليارد دلار می­رسد[11]؛ وقتی درآمد ثروتمندترين شهروندان سه کشور عربستان سعودی، امارات و کويت به 800 ميليارد دلار (4 برابر هزينه‌ي لازم براي تأمين آب شرب كل افراد بشر[12])، می­رسد[13]؛ وقتی استراليايي­ها سالی 7/2 ميليارد دلار برای خريد لوازم آرايشی هزينه می­کنند[14]؛ وقتی مهم­ترين تفريح 80 درصد اسپانيا­يي­ها جابجايي ميليارد­ها دلار در پاي ميز قمار است[15]؛ وقتی هزينه‌ي خريد ادوکلن در کشور بحران­زده‌ي روسيه به 60 ميليون دلار در سال 2001 می­رسد[16]؛ وقتي باندهاي اصلي مواد مخدر در اروپا و آمريكا از درآمد ناچيز 10 ميليارد دلاري خويش در ماه مي‌نالند![17] وقتي در ايران سالي 36 هزار ميليارد ريال (بيش از 327 برابر اعتبار تخصيص يافته در طول برنامه­هاي اوّل و دوّم توسعه براي مهار بيابان‌زايي![18]) در آتش مواد مخدر مي‌سوزد[19]؛ وقتی 60 درصد از هزينه‌هاي رديف‌های جاري بودجه در سال، صرف دكوراسيون و ساخت بناهاي لوكس در ادارات دولتی مي‌شود[20] و ...

 نبايد در تأمين چنين مبلغي براي مهار بيابان‌زايي ناتوان باشيم! به طور مثال، در حالی که برنامه‌ي محيط زيست سازمان ملل (UNEP) براي حفظ بودجه‌ي سالانه 100 ميليون دلاري خود به دست و پا افتاده است، هزينه‌ي نظامي جهان به بيش از 2 ميليارد دلار در روز بالغ شده است. در همان حال، كمك‌هاي خارجي به جهان در حال توسعه از 69 ميليارد دلار در سال 1992 به 53 ميليارد دلار در سال 2000 كاهش و بدهي كشورهاي در حال توسعه پس از كنفرانس ريو، 34 درصد افزايش يافت[21]. در همین حال سازمان‌های زيست­محيطی هشدار می­دهند که برای نگهداری از نواحی حفاظت شدة فعلی، يعنی يگانه ذخاير ژنتيکی و ميراث مشترک حيات با کسری بودجة 5/2 ميليارد دلاری مواجه هستند[22]. آيا به راستی اين ناتواني­ها، خود شواهدي گويا بر عمق مناسبات نابخردانه و آزمندانة حاكم بر جهان امروز و عدم تقدّم ملاحظات زيست­محيطی و فرا­ رشته­ای بر مصلحت‌های بخشی و اقتصادی نيست؟ آيا نبايد نظام کنونی حاکم بر جهان را عدالت­گريز و فساد­پرور ناميد، وقتی که می­بينيم در تأمين 13 ميليارد دلار برای سيرکردن شکم همه‌ي گرسنگان عالم در­می­ماند، ولی تنها در اروپای غربی و آمريکای شمالی، سالی ده‌ها ميليارد دلار صرف تبليغات مواد غذايي جديد می­شود ؟! وقتی بيش از 5/1 ميليارد نفر از درآمد روزی يک دلار محرومند، امّا در اروپا برای نگهداری هر سگ به طور متوسط 3 دلار در روز هزينه می­شود[23]؟ چگونه است که ما راهی به اين آسانی و ارزانی را برای ارتقاء شاخص‌های امنيتی جامعه برنمی­گزينيم و در عوض به راحتی حاضريم به بهانه‌ي تأمين امنيت جهانی شمشير بکشيم و 800 ميليارد دلار را سالانه حرام کنيم؟!

اين چه رهبران و برنامه‌ريزان كج‌انديش و نابخردي هستند كه بر جهان ما حكم مي‌رانند؟!

ادامه دارد ...

 



[1] در سال 2000، حجم پول در گردش در سراسر جهان به حدود 100 برابر سال 1985 رسيده بود (همشهري، ش 2634 مورخ 8/11/1380، ص 6).

[2] لومبرگ، 2002. جالب است که سالانه به همين مقدار شاهد انتقال سرمايه­های ناچيز کشورهای جنوب به شمال هستيم (پرانک و الحق، 1991)!

[3] خالدی، 1380.

[4] همشهري، ش 2676، ص 4(23/12/80)

[5] همشهري تهران، ش 95، ص 12 (20/11/80).

[6] آزاد، ش 57 مورخ 2/12/80، ص 10.

[7] همشهري اقتصادي، ش 2725، ص 9(28/2/81).

[8] حيات نو، ش 177، ص 8.

[9] لوپوان، 19 آوريل 2002، ش 61، ص 56.

[10] همشهري، ش 2744، ص 18، 19/3/81

[11] همشهری، ش 2818، مورخ 1/6/1381، ص 5.

[12] لومبرگ، 2002

[13] همشهري، ش 2810، ص 4 (24/5/81).

[14] همشهری، ش 2316، مورخ 25/10/1379، ص 12.

[15] حيات نو، ش 508، ص 1، (12/11/80)

[16] همشهري، ديپلماتيك، ش 2648 (23/11/80)، ص 16

[17] ميرمحمّد صادقي، سخنگوي وقت قوه قضاييه بخش خبري ساعت 21 سيما مورخ 23/10/1379.

[18] اعتبار مالي برنامه هاي مهار بيابان زايي كشور در مقطع ده ساله مزبور، 110 ميليارد ريال بود(ايران، ش 1713، ص 5).

[19] ايران، ش 1703، ص 1 و دوران امروز، ش 43، ص 4.

[20]  حجت­الاسلام مجيد انصاري، رئيس كميسيون وقت برنامه و بودجه مجلس (آزاد، ش 57 مورخ 2/12/80، ص 1).

[21] همشهري، ش 2631، ص 9 (5/11/80).

[22] اين تخمين توسط "مرکز بين المللی حفاظت از محيط زيست برای علوم کاربردی تنوّع زيستی" مستقر در آمريکا، دانشگاه کمبريج بريتانيا و مؤسسه بين­المللی حيات پرندگان که متشکل از گروه­های طرفدار محيط­زيست است و در بيش از 100 کشور فعاليت می­کند در جريان کنگره پارک های جهانی در دوربن، آفريقای جنوبی منتشر شد (کربی، 2003).

[23] همشهری، ش 2818، مورخ 1/6/1381، ص 5.