وقتي كه وحيد نوروزي حرف صفار هرندي را تكرار ميكند!
وحيد نوروزي را دوست دارم؛ جوان ماجراجو، باهوش و سياستورزي است. از جنس آدمهايي كه اگر در صندلي درستي قرار گيرد، ميتواند به محيط زيست وطن بسيار كمك كند؛ همان گونه كه ميكند! نميكند؟
با اين وجود، گاه گافهايي هم ميدهد كه پيشتر هم اشاركهايي داشتهام! نداشتهام؟
آخرين يادداشت او، نمونهي بارزي از خطاي راهبردي يك طرفدار جدي محيط زيست است كه هرگز نبايد براي بيرون راندن حريف – ولو طبيعتستيز خود – وسيله را توجيهكنندهي هدف سازد!
در اين كه كارخانهي سايپا به همراه همزاد بزرگترش - ايرانخودرو - يكي از مهمترين منابع تزريق سموم به ريههاي كودكان من و تو در آسمان ايران بوده است، شكي نيست. امّا برادر من! اين هم رسمش نيست! هست؟
مگر يادت رفته 26 اسفند سال 1385 را؟ مگر يادت رفته كه وزير وقت ارشاد (محمد حسين صفار هرندي) چگونه به تمسخر چندشآور طرفداران محيط زيست پرداخت؟
صفار در آن روز به عنوان متولي فرهنگي كشور به تلخي و تمسخر گفت: «در حالي كه انسانهاي زيادي در حال نابودي هستند، انسانهايي به تشكيل NGO هايي پرداخته و براي نجات گونههاي در حال انقراض گياهان تلاش ميكنند!»
وحيد جان! از تو كه يك متخصص محيط زيست هستي و ميدانم كه عاشقانه همهي مواهب طبيعي را در سرزمين مادري دوست ميداري، بعيد است كه با حربهاي پوپوليستي به جنگ سايپا بروي؟
چه كسي حاضر است در سرزميني زيست كند كه در آن هيچ سبزينه و جاندار ديگري جز انسان حضور ندارد؟ اصلاً آنجا مگر جايي جز جهنم خواهد بود؟ چرا بايد حفاظت از آهوها را در برابر حفاظت از كودكان قرار دهيم؟
آيا با استدلال تو، طبيعتستيزان بيشتر دريده نشده و از فردا متعرض شهرداري تهران نخواهند شد كه چرا سالانه ميلياردها ريال خرج بهسازي و زيباسازي شهر و فضاي سبز آن ميكند؟ آن هم در شهري كه كودكان كارتنخواب دارد؟ ندارد؟
چرا بايد شهرداري ديوارهاي عمودي شهر را هم سبز كند، در حالي كه شهروندان زيادي بيسرپناه ماندهاند؟
و اصلاً چرا بايد سازمان عريض و طويل حفاظت محيط زيست داشته باشيم؛ در حالي كه 14 ميليون از هموطنان ما زير خط فقر هستند! نيستند؟
نه برادر من! اين رسمش نيست ...
اين رسم را بگذار براي آنها كه در ريختن اشك تمساح يد طولايي دارند و براي آنها كه فكر ميكنند با رعايت ملاحظات محيط زيستي بايد تمام كارهاي مملكت را تعطيل كرد!
بيا من و تو ديگر بيش از اين آب را گل نكنيم و خوراك براي آدمهاي طبيعتستيز و توهممحوري كه همهي دغدغههاي همهي طرفداران محيطزيست را مشكوك و وابسته به استكبار جهاني ارزيابي ميكنند، تهيه نكنيم.
بگذاريم مديران سايپا در اين حركت ارزشمند سبز پيش بروند و همتايان ديگرشان را هم تشويق به پيش آمدن كنند.
آنها را نترسانيم؛ مثبت بيانديشيم، اما زودباور هم نباشيم و پايش شان كنيم.
سخن زنهاردهندهي شهيد باهنر را كه يادت هست! نيست؟