این پارادوکس را چگونه باید تعبیر کرد؟!
شنیدهایم و خواندهایم که متناسب با ارتقای توان مالی و بهرهمندی از مزایای زندگی باکیفیتتر، عموماً علاقه و حساسیت مردمان نسبت به گرایههای محیط زیستی افزایش مییابد؛ امّا اینک چند روزی است که هومان خاکپور عزیز در تارنمای بختیاریمحورش میکوشد تا نشانمان دهد که عشق به طبیعت در دل و جان محرومترین مردمان استان سرسبز و پرآبش تا چه اندازه بیشتر از جانبداری سزاوارانهی من شهرنشین در پایتخت ایران است و بدین سان پرده از پارادوکس یا ناسازه ای ای حیرت انگیز برمی دارد!
او در ادامهی خبرهای تأملبرانگیزش، اینک از تومار جدیدی سخن میگوید و از این که روستاییان افزونتری به حمایت از مردمان محروم دهکدهی چین برخواسته و آنها هم یکصدا خواهان پایان روند تخریب درختان زاگرس به بهانهی جادهکشی هستند؛ رخدادی که اگر نگویم بینظیر، دستکم بسیار کمنظیر است! نیست؟
درود بر هموطنان عزیز کوهرنگی خود در چین و تلو و ... که اینگونه مردانه به دفاع از طبیعت برخواستهاند و حاضر نشدهاند تا منافع درازمدت خویش را اینبار در پای مصلحتهای مقطعی و کوتاهمدت ذبح کنند.
جا دارد تا میکروفنها و دوربینهای صدا و سیما این بار به دامنههای کوهرنگ رفته تا این پایداری سبز را به تصویر کشند و برای همیشه در حافظهی تاریخی این استان و کشور به عنوان یک الگوی افتخارآفرین ثبت سازند.