پریشان دیگر پریشان نیست! ما چطور؟
خبرهای خیسی که دیدهبان عزیز پریشان - محمدرضا پولادی – برایمان به تصویر کشیده، حکایت از آن دارد که روزگار پریشانحالی بزرگترین اندوختهگاه آب شیرین وطن میرود تا به پایان رسد و با گیرش طراوتی دوباره، مردمان سختکوش و خونگرم دیار بیشابور و کازرون را نیز نشاط و شادابی دوباره بخشد. بارش بیش از 200 میلیمتر بارندگی در کمتر از یکماه میتواند نویدبخش آغازی بر پایان خشکسالی کمسابقهی دریاچهی پریشان باشد؛ دریاچهای که عملاً بیش از 90 درصد از توان انباشت آب خود را در سال گذشته از دست داد.
امید که با کاهش پریشانحالی این پهنهی باطراوت، ماموطن و مردمان سبزاندیشش نیز تجربهای مشابه را انتظار کشند ... پریشان در طول این سالها، فقط طراوتش را از دست نداد، غوغاسالاران طبیعتستیز به موجودیتش هم حمله کرده و زخمهای متمادی بر پیکر رنجورش وارد ساختند و حتا خرمنهای سبزش را به همراه زیستمندان ارزشمند و بیآزارش را نیز طعمهی آتش آزمندیها و نابخردیهای خویش کردند ... و این همهی قصهی تلختری است که این روزها در مقیاسی بزرگتر و به لطف مهرورزی "انکارکنندگان حقیقت" ما نیز تجربه میکنیم! نمیکنیم؟


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.