امروز نخستين پروژه سبز در دولت دهم افتتاح ميشود
پبشتر نوشته بودم كه ديگر دوران تبليغات كليشهاي سازندگي گذشته و حالا براي آن كه دولت و حكومتي توانمنديهاي خويش را نشان دهد، نياز نيست تا عاليترين رهبرانش را در هنگام بريدن روبان قرمز در كنار يك سد بزرگ مخزني و نظاير آن نشان دهد.
در همان راستا، خوشبختانه خبر ميرسد كه تا ساعتي ديگر نخستين نيروگاه بيوگاز ايران توسط رييس دولت دهم در شيراز رسماً افتتاح ميشود. اين نيروگاه منحصر به فرد كه با استفاده از گاز متصاعد شده از محل دفن زبالههاي شهروندان شيرازي كار خواهد كرد؛ ميتواند در هر ساعت تا يك مگاوات برق توليد و به شبكهي شهري شيراز تزريق كند. همان گازهايي كه هم هوا را آلوده ميكردند و هم به گرمايش جهاني ميافزودند؛ اما حالا در حقيقت نهتنها آن گازهاي خطرناك هم دفن ميشود؛ بلكه به توليد انرژي هم كمك ميكنند.
به نظر ميرسد شيراز ميرود تا نام سبزترين استان كشور را به القاب ديگرش بيافزايد؛ استاني كه داراي نخستين نيروگاه حرارتي خورشيدي هم هست و علاوه بر آن، داراي بيشترين مناطق حفاظت شده در ايران نيز هست.
به هر حال، اين كه محمود احمدي نژاد حاضر شده است تا يك پرژه سبز را در شيراز كليد بزند؛ اقدام مثبتي است. به خصوص اگر يادمان باشد كه سر افتتاح نيروگاه حرارتي خورشيدي شيراز، پيمان كنعان عزيز چه خون دلي خورد و حتا سرانجام وزير نيرو هم حاضر نشد تا براي افتتاحش به شيراز بيايد!
بنابراين، ما به همين تغيير رويكرد هم دلخوش هستيم! نيستيم؟در ضمن لطفاً از زاويه بدبيني به موضوع نگاه نكرده و نگوييد: لابد طرحي براي افتتاح در سومين سفر استاني در دور جديد وجود نداشته كه نوبت به نيروگاه بيوگاز رسيده است!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.