تبریک! سازمان حفاظت محیط زیست کشور هم برگزاری اجلاس کپنهاگ را پس از 10 روز تأیید کرد!!
سرانجام پس از جنب و جوشهای ناهمتایی که نهاد متولی طبیعت وطن برای اطلاعرسانی و حضور فعال و هدفمند در اجلاس کپنهاگ در طول 10 روز سپری شده از آغاز اجلاس انجام دادند؛ موضوعی که مفصلاً در همین تارنما به آن پرداخته و ابراز ژرفترین تأسفی که میتوان کرد را کردیم!
اینک میتوان با ورود به درگاه مجازی سازمان حفاظت محیط زیست کشور خبردار شد که میتوان گزارش سند هيأت ايراني در پانزدهمين نشست تغيير آب و هوا در دانمارک را ملاحظه کرد. هرچند اگر اصل خبر را بخوانید، هر چیزی را میتوانید ملاحظه کنید، جز همان اصل گزارش سند را! ولی به هرحال آقایان پس از پرس و جوهای فراوان دریافتهاند که رییس، دو روز است که خودش هم در کپنهاگ است!
شوقبرانگیزتر آن که، تارنمای دفتر طرح ملی تغییر آب و هوا هم بعد از نزدیک به دو سال از خواب زمستانی قطبی خود بیدار شده و با گذاشتن لوگوی اجلاس، اعلام کرده است که: "پانزدهمين كنفرانس اعضاء كنوانسيون تغييرات آب و هوا و پنجمين نشست متعهدين پروتكل كيوتو - ۷ الي ۱۸ دسامبر ۲۰۰۹ - كپنهاگ ، دانمارك " در حال برگزاری است! و البته چند تا عکس هم گذاشتهاند که حقیقتاً دستشون درد نکنه! بکنه؟
مؤخره:
نمیخواهم زیاد بدبین یا سختگیر باشم. همین دیروز بود که یکی از خوانندگان تازهی مهاربیابانزایی - آقای رگبار - از نگارنده پرسیده بود: آیا این همه تلاش، اثری یا فایده ای هم برای محیط زیست داشته است؟ خواستم بگویم: این هم آخرین اثر مفید وبلاگ مهار بیابان زایی! همین که بتوان چرت این آقایان را پاره کرد، خوب است! نیست؟

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.