كتابي كه يادمان انداخت: بيابان ها را دوست بداريم!

     امروز صبح داشتم با همكار دیرینه و عزيزم – دكتر حسن روحي‌پور – در باره‌ي ريزگردها و شيوه‌هاي مقابله با آنها گفتگو مي‌كردم كه ايشان به نكته جالبي اشاره كردند؛ واقعيتي كه همواره كوشيده‌ام در جاي جاي اين تارنما به خوانندگان مخاطب خويش انتقال دهم. روحي‌پور - با اشاره به كتابي كه اخيراً يك دانشمند چيني تبار آلماني به نام پروفسور Yaping Shao توسط انتشارات Springer منتشر كرده است با عنوان: Physics and Modeling of Wind Erosion - متذكر شد كه اگر همين ذرات ريز گرد و غبار يا اصطلاحاً ريزگردها نبودند، فيتوپلانگتون‌ها هرگز نمي‌توانستند آهن مورد نياز خود را بدست آورند و بدين‌ترتيب مهم‌ترين ركن زنجيره‌ي غذايي در محيط‌‌هاي آبي با تهديدي مرگبار روبرو مي‌گشت؛ تهديدي كه عقوبت آن تمامي حيات را در همه‌ي جنبه‌هاي آبي و خاكي‌اش متأثر مي‌ساخت!

صفحه 234 كتاب پروفسور چيني تبار قصه ما!

    پيش‌تر اشاره كرده بودم كه اگر بيابان‌ها نبودند، باراني نمي‌باريد و قبل‌تر از آن گفته بودم كه اگر بيابان‌ها نبودند، جنگل‌هاي آمازون هرگز شكل نمي‌گرفت و جهان امروز بدون ريه بود!
    حالا امّا مي‌خواهم يك چيز ديگر بگويم: بيابان‌ها را دوست بداريم، همان گونه كه عشق را كه مهر را كه دوست داشتن و دوست‌داشته‌شدن را دوست مي‌داريم و يادمان باشد:
    اگر براي حضور چيزي در بين خود، نمي‌توانيم منطقي بدست آوريم؛ آن را نگذاريم به حساب بي‌مصرف بودن آن چيز؛ بگذاريم به حساب ناتواني و ناداني خودمان!

پروفسور ياپينگ شائو

    مؤخره:
    راستي گفتم چيز! یادم افتاد همچنان دوستش دارم بيشتر از ديروز ... سبز را می گویم!

    اين دست‌نوشته‌ها را هم نگاه كنيد، اگر دوست داريد!
    - برای آنها که از بیابان، فقط خار و خاشاک و گرد و غبارش را می‌بینند!
    - تصاویری از پیش‌روی گام به گام خس و خاشاک در تهران – 14 تیر 88
    - انسان زيان‌كار ؛ حيوان زيان‌كار ، شرق‌الاوسط و كريستف‌كلمب!
    - پلنگ‌ها كه مي‌روند، تشي‌ها مي‌آيند و گرگ‌ها جاليزها را مورد حمله قرار مي‌دهند!
    - خبري كه «بيابانيان» را به وجد آورد!
    - در ستایش دانشمندان دانشگاه ادینبورگ!

درج نظر