جنبشي براي سبزشدن و سبزماندن دوباره البرز!
چند هفتهای است که به همت مرد همیشه جوان طبیعت وطن، مصطفی خوشنویس نازنین و پرانرژی، گروههایی از دوستداران طبیعت و عاشقان درخت یگانهی و دیرینهی وطن – اُرس – راهی سیراچال میشوند.
نگارنده نیز در یکی از این سفرهای پاییزی دلچسب، در حالی که طبیعت تمام مهر و لطفش را نثار دوستدارانش کرده بود، همراه این همسفران سبزاندیش و بیادعا بودم تا چند نهال اُرس دیگر به دامن البرز مرکزی پیشکش کنیم.
البرز، شاید یکی از مهمترین و ارزشمندترین رخسارههای پیکرشناختی زمین در ایران دوستداشتنی من و تو باشد که سخاوتمندانه و بیمنت، پایداری حیات را ارزانیمان داشته و میدارد. البرز اندوختهگاهی شگرف از ذخایر ژنتیکی کمنظیر فلات مرکزی و آبخوانی بیادعا برای تأمین آب میلیونها زیستمند ساکن در نیمهی شمالی ایرانزمین است.
قدر البرز را بدانیم و تا میتوانیم، هر گاه که آن کلاه مخروطی شکل زیبا را بر کاکل سپیدرنگ چکاد مقدسش – دماوند همیشه سرفراز و استوار – دیدیم، لحظهای درنگ کرده و پروردگار مهربان را به دلیل آن که ما را از سرزمین ایران وارد کهکشان راه شیری کرد، نیایش کنیم و سپاس گوییم.
امید که قدر رویشگاه کمنظیر اُرس را بدانیم و روزی را شاهد باشیم که این شاخهی کوهستانی باغ گیاهشناسی ملی ایران – که شوربختانه بسیاری از طبیعتستیزان و زمینخواران دولتی و غیردولتی و فرادولتی! چشم طمع به آن دارند – بتواند چون نگینی سبز رنگ بر غنای بومشناختی منطقه بیافزاید.
از محمّدحسن عصاره عزیز و همهی آنهایی که آن روز آمدند و کاشتند و آبیاری کردند و استقامت و پایمردی میکنند تا سیراچال همچنان شاداب و سبز بماند و سزاوارانه به نسل بعد تقدیم شود، قدردانم.
تصاویری از پاییز زیبا و خیس و افسانهای چادهی چالوس در آن روز را میتوانید در دلنوشتههای درویش بجویید و بخوانید و ببینید ...
در همین باره:
- گزارش احمد محرابی عزیز از همافزایی عاشقان طبیعت در سیراچال به همراه تصاویری بیشتر.