خودكشي يك وبلاگ سبز!
امروز دلم گرفت ... داشتم در باره رودخانه كشف رود و روزگار پژمان آن در خراسان رضوي جستجو ميكردم؛ رودخانهاي كه در طي مسير 290 كيلومترياش از كوههاي زيباي بينالود و هزارمسجد تا پل خاتون سرخس، هر آنچه فاضلاب شهري و كشاورزي و صنعتي و بيمارستاني است، نثارش ميكنيم؛ رودخانهاي كه از آب گوارايش! محصولات كشاورزي و سبزي برداشت ميكنيم و به خورد خود و دامهاي مان ميدهيم ... و رودخانهاي كه بيش از 4 سال است ناقوس مرگ را در ديار حكيم جاودان طوس به صدا درآورده؛ اما دريغ از هيچ فريادرسي ...
در طول اين سالها، فردي استاندار خراسان شمالي بود كه اينك متولي شماره يك پاسداري از سبزينگي كشور است. خيلي دوست دارم بدانم نحوهي تعامل حسين آقاميري با محمديزاده در طول اين سالها چگونه بوده است؟
به هر حال حاصلش هر چه كه بود، امروز صداي خبرنگار كم سر و صداي رسانهي به شدت محافظهكار راديو در بخش پيك بامدادي را هم درآورد تا به عينه همه مردم ايران با گوشهاي خود بشنوند كه همچنان فاضلاب بيمارستاني بدون تصفيه وارد كشف رود مي شود ...
بگذريم! منظورم اين بود كه در گرماگرم اين جستجو دريافتم كه يكي از وبلاگنويسان فعال حوزه سبز، دست به خودزني زده و تمامي موجوديت تارنماي پربارش را در دادگاهي فرمايشي به آتش كشيده و حكم اعدام را نيز به اجرا درآورده ...
و هيچ هم فكر نكرده كه ما از اين به بعد براي ديدن آن تصاوير زيبا در تارنمايش و آن تمثيلهاي يگانه، چقدر تنها خواهيم شد ...
در يادداشت، روزگار سينوسي سبزنويسها گله كرده بودم كه چرا كم مينويسيد؟ يادم رفته بود كه بگويم: چرا خودكشي ميكنيد؟
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۸ ساعت 15:16 توسط محمد درویش