کاش آن رنگ زرد جبهه سبز را قربانی نمی کرد!

    به دنبال انتشار روزگار سینوسی سبزنویس‌ها، یکی از سبزنویس‌ها و سبز‌باوران قدیمی، لطف کردند و کوشیدند تا تنور این جستار را همچنان در دنیای یخ‌زده‌ی وبلاگستان سبز گرم نگه‌دارند! هر چند که به نظر می‌رسد حتا روند جهان‌گرمایی و تغییرات آب و هوایی یا پرداختن به گل و بلبل هم نتواند این یخ را آب کند! می‌تواند؟
   بگذریم ...

   ضمن سپاس از حسین عبیری گلپایگانی، باورم این است که به رغم درک استدلال اغلب اعضای بریده از جبهه سبز ایران، به نظر می‌رسد با بررسی سال‌های بدون جبهه‌ی سبز می‌توان پذیرفت که درمجموع و با وجود همه‌ی اشکال‌های وارد بر این تشکل محیط زیستی نسبتاْ ریشه‌دار کشور، عدم حضورش در عرصه‌ی محیط زیست وطن به مراتب بیشتر به طبیعت ایران ضربه زد تا همان حضور نیم‌بند.
   حرکت های گروهی و کارهای مشارکتی در ایران، بسیار دشوار است ... کاش قدر دوام و استمرار این تاریخ سبز جوان را در آیینه‌ی فعالیت‌های تشکل‌های مردم‌نهاد مرتبط با محیط زیست بیشتر می‌دانستیم و به جای بریدن، به پیوستن فکر می‌کردیم.

درج نظر