زندهرود زنده شد ؛ چه كنيم تا اين زندگي را مرگ نباشد؟
حتماً در خبرها خواندهايد و يا بعضاً تصاوير و فيلمهاي مربوط به شور و شعف كمنظير اصفهانيهاي عزيز ديار زندهرود را ديدهايد كه چگونه به جشن و پايكوبي پرداخته و تا پاسي از شب در كنار زايندهرود دوباره خيس نشستهاند و اين رخداد تر را در دفترچهي خاطراتشان جاودان ساختند.
خوشحالي هم دارد. چه اگر زايندهرود را از اصفهان كسر كنيم، يعني طراوت و نشاط و بركت را از اين ديار تمدنساز حذف كردهايم.
امّا در پس اين شادماني، نبايد فراموش كنيم: زماني بود كه مجموع حجم سالانهي آب اين رودخانه به 800 ميليون متر مكعب هم نميرسيد، امّا اصفهانيهاي خوش ذوق كمتر به ياد ميآوردند خشكي زايندهرود و فوتبال بازي كردن در زير پل خواجو را.
امروز اما به شهادت آمارهاي وزارت نيرو، اين رقم از 1500 ميليون متر مكعب در سال هم گذشته است (به ميمنت طرحهاي انتقال آب) و قرار است تا سال آينده 250 ميليون متر مكعب ديگر هم با افتتاح تونل سوم كوهرنگ به اين رقم اضافه شود! پس چرا بايد دورههاي آب نديدن سي و سه پل آنقدر طولانيتر و پرشمارتر شود؟!
در بارهي اين چرا؟ گفتگويي را با خبرگزاري ايلنا انجام دادهام كه ميتوانيد اينجا آن را بخوانيد.


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.