دانشنامهای که به روح یک شغال تقدیم شد!
سه شنبه هفتهی گذشته در محل تالار اجتماعات دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران حاضر شدم تا از نزدیک در جریان دفاع از دانشنامهی کارشناسی ارشد مهدی مجتهدی باشم. عنوان دانشنامهی مهدی «مشارکت مردمی در مدیریت منطقه حفاظت شده سبزکوه» نام داشت؛ منطقهای که بسیار آن را دوست دارم و تاکنون گزارشهای متعددی از این منطقهی هوشربا در مهار بیابانزایی منتشر کردهام. مهدی را یکی دو سالی است که میشناسم و از نزدیک در جریان پایمردیها و سختکوشیهایش برای انجام این پژوهش میدانی دشوار بودهام. تیم راهبری وی در این تحقیق عبارت بودند از احمدرضا یاوری، فرهاد دبیری و منیژه مقصودی.
افسوس که محل برگزاری این نشست و امکانات سمعی بصری آن در حد یک کلاس ابتدایی در خلجآباد سفلا هم نبود؛ هرچند که چنین محیط زیستی، چنین دانشکده و آمفیتئاتری را هم سزد! و خلاصه همه چیز باید با هم جور باشد ...
بگذریم!
در بارهی محتوای دانشنامهی مهدی در فرصتهای آینده بیشتر خواهم نوشت، امّا تا آن زمان میخواستم به دلیل جسارتش در هنجارشکنیهای مرسوم زمانهی ما و ابتکارش در آخرین ثانیههای دفاع، از او تقدیر کنم.
چرا که او همهی تلاشهای خود و همکارانش را در همهی این روزها و ماهها که منجر به ارایهی این دانشنامهی ارزنده شده بود، به روح شغالی تقدیم کرد که در پناهگاه حیات وحش قمیشلو به زیر خودرو آنها رفت و جان داد؛ شغالی که مفهوم آزادراه را نمیدانست و در جریان نبود که قانون عابر پیاده در آزادراه اجرا نمیشود، چه رسد به قانون جانور پیاده!
برای مهدی مجتهدی عزیز، بهترینها را آرزو دارم و ایمان دارم که طبیعت وطن با وجود چنین متخصصان عاشقی، روزگاری سبزتر و بانشاطتر را تجربه خواهد کرد.