به بهانه هفته منابع طبیعی و روز درختکاری - 1
دوباره هفتهي منابع طبيعي و روز درختكاري از راه رسيد ... امسال هم در سخنگاههاي (تريبون) متعدد و متفاوتي از زبان اغلب مسئولين و رهبران مذهبي، كشوري و لشكري خواهيم شنيد و خواند و ديد كه درختكاري چه چيز خوبي است و ائمه چقدر به كاشتن آن توصيه كرده و از شكستن حرمتش نهي كردهاند و حتا پيامبر عزيز ما، همان پيامبري كه به دليل توهين تصويري به او، خشم و خروش و شور حقيقي خود را در خيابانها به نمايش نهاديم تا جهانيان دريابند كه پيروان محمّد(ص) تا چه اندازه به او عشق ورزيده و براي حفظ حرمت، آيين، سلوك و گفتارش، حساسيت قايلند ... آري همان پيامبر ميگويد: شكستن شاخهي درخت براي من همپاي شكستن بال فرشتگان غمبار و تحملناپذير خواهد بود. امّا ... و امّا شايد در كمتر برههاي چون امروز، آشكارا ميشد تفاوت آنچه كه ميگوييم با آنچه كه عملاً ميكنيم را دريافت! و اين آگاهي ارزشمند را ناگزيريم كه اينبار به پاي شهردار محترم تهران بنويسيم و از او و ديگر همكاران عزيزش كه خود را باغبان شهر[1] مينامند، صميمانه تشكر كنيم! آخر آنها بودند كه به يادمان آوردند: اگر جايي درختي وجود دارد يا درختي ميكاريم، به دليل آن است كه بتوانيم اين اراضي را براي توسعهي آيندهي شهري محفوظ داشته و به راحتي و بدون معارض تغيير كاربري دهيم! به قول مهندس نصرتي عزيز[2]: با اين استدلال[3] ديگر هيچ رويشگاهي و هيچ درختي در كشور از امنيت برخوردار نخواهد بود!
به همين مناسبت خواهم كوشيد تا هر روز مجموعه گفتارهايي را به بهانهي اين رخداد ميمون و البته مظلوم[4] ارايه دهم.
ادامه دارد ...
[1] علي محمد مختاري، مدير عامل سازمان پاركها و فضاي سبز شهر تهران كه خود را باغبان شهر مينامد و ميگويد: درختان را چون فرزندان خود دوست دارم! امّا چارهاي جز قطع اين درختان نداشتيم!! فراموش كرده است كه همين چندي پيش در مصاحبه با ايرنا به صراحت گفته بود: «حتا يك درخت هم در احداث بزرگراه شهيد زينالدين در جنگل لويزان قطع نميشود و شهرداري تهران درصورت برخورد با درخت در اجراي طرحهاي عمراني، آنها را جابهجا ميكند .»
[2] عضو هيأت مديره انجمن جنگلباني ايران.
[3] از آنجا كه در نگرش ابزاري به توسعه، هدف قادر است به راحتي وسيله را توجيه كند، ميتوان انتظار داشت: گرايش به تخريب نهتنها امري مذموم قلمداد نشود كه مورد تمجيد و تحسين هم قرار بگيرد. چرا كه در نگاه ابزاري به توسعه، فناوري به جاي قرار گرفتن در خدمت آدمي، بر روح و روان آدمي مسلط شده، درنتيجه فرآيند توسعه و هدف آن را كاملاً وارونه ميسازد.
[4] برنارد شاو زماني به طنز گفته بود: آدمزمينيها وقتي كسي يا چيزي را از دست ميدهند، بلافاصله مجسمهاش را برپا داشته و روزي از روزهاي تكراري و ملالآور تقويم سالانهي خود را به نامش مينهند! مثلاً نگاه كنيد به مجسمهي غولپيكر آزادي در آمريكا! و نگاه كنيد به روز معلم، روز زن، روز هواي پاك، ... و روز درختكاري! به قول دكتر رضا منصوري عزيز: چرا تا به حال كسي به صرافت نامگذاري روزي به نام تاجر يا بازار يا پول نيافتاده است و با اين وجود، اين سه ركن از اعتباري بيرقابت در جهان برخوردارند؟!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.