روزنامه همشهری امروز را اگر بخوانید با این تیتر زنهاردهنده مواجه می‌شوید: «تخريب ارسباران و مسئولاني كه دير نگران مي‌شوند
      در ادامه این مطلب نویسنده با ناباوری می‌پرسد چرا پس از گذشت چند سال از هشدارهای بی‌شمار کارشناسان و دلسوزان محیط‌ز‌یست در مورد عواقب جبران‌ناپذیر فعالیت مجتمع فرآوري مس از معدن سونگون، سرانجام باید امروز قائم‌مقام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور – دکتر شمس‌الله شریعت‌نژاد -  از ادامه فعالیت این مجتمع صنعتی در جوار جنگل‌های یگانه‌ی ارسباران ابراز نگرانی کند؟!

چه می کنه این معدن مس سونگون در ارسباران!

       خواستم بگویم:

      با اسدالله افلاکی همراه هستم و به باور من هم مسئولان کشوری و لشکری ایران در حوزه‌ی محیط زیست و عواقب نامیمون فشارهای انسانی وارد بر آن یا اصلاً نگران نمی‌شوند و یا خیلی دیر نگران می‌شوند! درست بر خلاف عواقب فشارهای انسانی که ممکن است در یک شهرآورد قرمز و آبی محتمل باشد! می‌گویید نه؟ لطفاً به حجم و غلظت خبرهای مرتبط با برگزاری این بازی فوتبال در ورزشگاه آزادی تهران توجه کنید که چه تمهیدات بی‌سابقه‌ای را برایش در نظر گرفته‌اند تا مبادا از تلفیق رنگ قرمز و آبی، ناگهان رنگ سبز بوجود نیاید!

     خواستم بگویم:
     کاش یه خورده از این کهیرزدن مسئولین نسبت به گسترش رنگ سبز در معابر عمومی را، نسبت به عقب‌نشینی این رنگ از طبیعت مقدس وطن هم داشتند ...

    خواستم بگویم:
   عقب‌نشینی رنگ سبز از طبیعت وطن به مفهوم ناپایداری سرزمین و فرورفتن در چاهی ژرف و تیره است که هم خاک را به نابودی می‌کشاند و هم خاک‌نشان را ...

    خواستم بگویم:
    نگرانی از عدم توانایی در مهار آتش در تالاب گندمان پس از 10 روز، باید به مراتب بیشتر از نگرانی از اجتماع سرخ‌آبی‌های پایتخت باشد.

    و سرانجام خواستم بگویم:
   عواقب ناپایداری بوم‌شناختی (اکولوژیک) برای یک ملک و ملت بزرگ و تاریخ‌ساز، به مراتب جبران‌ناپذیر‌تر از عواقب سبزنمایی احتمالی تماشاگران در یک مسابقه‌ی فوتبال است.

کاش برای طبیعت هم به اندازه این بازی وقت می گذاشتیم و برنامه می ریختیم و دل نگرانی می کردیم و پوشش خبری می دادیم!


   همین!

                                                                  درج نظر