دادگاه ویژه روحانیت و حکم درختان کهنسال!
در روزهایی که ناباورانه میکوشیدم تا نبودن همیشگی پدر را باور کنم، دوستانم با نشان دادن این حکم از دادگاه ویژه روحانیت استان گیلان، خبرم کردند که هنوز برای ناباوری میتوان دلایل بیشتری هم داشت!
16 آبان ماه سال گذشته بود که دریافتم میشود چندین درخت کهنسال را نیز متهم کرده، محکوم کرد و به اشد مجازات رساند؛
16 آبان ماه 1387 بود که دریافتم درختی که بیش از یکهزار و پانصد سال عمر کرده است، میتواند به دلیل همین عمر زیاد، سبب تشویش اذهان عمومی را فراهم کرده و به ترویج خرافهپرستی در هزارهی سوّم بپردازد!
و سرانجام در شانزدهمین روز از دوّمین ماه پادشاه فصلها – پاییز – سال پیش بود که متوجه شدم،خوب بودن و مفید بودن و کمک به حفظ آب و خاک به تنهایی برای کرامت و پایداری هیچ موجودی که کافی نیست، هیچ، حتا ممکن است همین ویژگیهای ظاهراً مثبت کاملاً مشکوک ارزیابی شده و دشمنشادکن بنماید!
راستی! وقتی در برابر چنین جرم آشکاری با آن همه دلیل و مدرک روشن و حتا دفاع و اقرار علنی عامل قتل درختان از عملکرد خویش، پاسخ میآید که کفایت ادله کافی نیست و قرار منع تعقیب صادر میشود؛ دیگر چه جای حیرت از شنیدن برخی ...
بگذریم ... بگذریم ...
خدایا چقدر باید بگذریم؟!
به خدا او هم سبز بود و هم گرم که افتاد ...
افتاد
انسان که برگ
_آن اتفاق زرد – میافتد
افتاد آنسان که مرگ
_ آن اتفاق سرد –
میافتد
امّا
او سبز بود و گرم که
افتاد.
شادروان قیصر امینپور
برای آگاهی بیشتر:
- بر علیه این جرم آشکار باید ایستادگی کرد


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.