خدمتي كه خس و خاشاك به استاد كردواني كرد!
استاد كردواني! يادتان هست فرمان قتل تالابها را صادر كرديد؟
صبح امروز به طور اتفاقي شنوندهي گفتگوي دكتر پرويز كردواني با بخش صبحگاهي راديو جوان بودم. ايشان در باره مهمترين دلايل توليد گرد و خاك و افزايش غلظت ريزگردها در آسمان ايران سخن ميگفت. وي گفت: من هماكنون در دفتر فرماندار سختكوش سمنان هستم و از اين كه وقت ايشان را ميگيرم، عذر ميخواهم! امّا نگفت كه اين موضوع چرا بايد براي شنوندگان راديو جوان جالب باشد؟!
بگذريم ...
استاد اشاره كردند كه اين ريزگردها از شام (منطقهاي بين عراق و سوريه كنوني) ميآيد و بنابراين من به آقاي عبدينژاد (مديركل دفتر امور بيابان) و خانم جوادي هم گفتهام كه با مالچپاشي در كشور نميتوانيد از شر اين ريزگردها خلاص شويد. امّا - جالبتر آن كه - با مالچپاشي در عراق هم نميتوانيد! كردواني افزود كه مهمترين دليل افزايش اراضي خشك و مستعد توليد گرد و خاك در عراق، كمآب شدن رودخانههاي دجله و فرات است كه سبب شده ديگر اين رودخانهها طغيان نكنند و چالابهاي اطراف و پاييندست خود را مشروب نسازند. در نتيجه اين اراضي هم به چشمههاي توليد گرد و خاك بدل شدهاند كه البته حرف بسيار درستي است. امّا نكتهاي كه ايشان – انشاالله به سهو – فراموش كردند كه تذكر دهند، آن بود كه چرا دجله و فرات ديگر طغيان نميكند؟! و چرا حق آبهي اين رودخانهها اينقدر كم شده است؟ آيا جز اين است كه سه كشور تركيه، سوريه و ايران با زدن سدهاي متعدد و انحراف آب، اجازهي خروج آب از كشورهاي متبوعشان را به كمينه رساندهاند؟ آيا اين معضل ناشي از همان احداث سدهاي بيرويهاي نيست كه آقاي دكتر فرمان داده بودند بايد بر روي هر دره در كشور ايران هم احداث شود؟ آيا آقاي دكتر فراموش كردهاند كه چگونه فرمان قتل تالابها را صادر كردند؟ حال چگونه است كه يادشان افتاده، مرگ تالابها ميتواند به افزايش كانونهاي فرسايش بادي و توليد گرد و خاك و خاشاك بيشتر بيانجامد؟
البته باز جاي شكرش باقي است كه اين ريزگردهاي عربي و خس و خاشاك هوا توانستند چهرهي ماندگار و دوستداشتني كشور را از خواب غفلت بيدار كرده و به ايشان يادآوري كنند كه سدسازي را نبايد در هر درهاي توصيه كرد و نميتوان بي مهاباي فرداها به جنگ طبيعت رفته و فرمان ذبح تالابها را صادر كرد.
نكتهي ديگر برميگردد به پيشنهاد جديد استاد، مبني بر اين كه به جاي خاكپوشهاي نفتي (مالچپاشي)، از ريگ براي تثبيت ماسههاي روان بينالنهرين استفاده شود. ايشان اين را هم گفتند كه يكي از دوستانشان يك دستگاه سنگشكن جديد ساخته كه ميتواند سنگها را خرد كند و از ريگ حاصل براي تأمين مواد لازم در اين روش بهره برد!
راستش به فرض كه همهي اين فرضها درست باشد، هنوز نميدانم كه ريگ پاشي را ميخواهند با استفاده از چه ابزاري و در چه زماني و با چه هزينهاي انجام دهند؟ و آيا اصولاً ذرات بسيار ريز دوميكروني كه اينك در فضاي 18 استان كشور قدرتنمايي ميكنند را ميشود با ريگ ريخته شده بر سرشان مهار كرد؟!
واپسين نكته آن كه شگرد خاكپوشهاي نفتي كمك ميكند تا بستر براي تثبيت زيستشناختي (بيولوژيك) مهيا شود. اما ريگپاشي قرار است چه كند؟ آيا ميخواهيم مسكن باشيم يا در پي درمان دايمي و پايداري واقعي سرزمين هستيم؟
بيشتر بدانيم:
- هشدار! آب فرات دوباره نصف شد؛ ترکها مقصر هستند یا سوریها؟
- راهکارهایی برای برون رفت از کابوس غبارآلودگی آسمان آبی ایران
- حرفها را زدهایم؛ حالا هنگام عمل است!
- طغیان خس و خاشاک امروز، نتیجه بیتوجهی به هشدار تاریخی دیروز!
همدردي!
- بدين وسيله مراتب همدردي خود را با ديده بان عزيز محيط زيست ايران و ديگر اهالي شريف پونك اعلام ميدارم و اميدوارم كه از اين پس جنازهها را در همان جايي قرار دهند كه هميشه قرار ميدادند!