سهم ایران در تشدید شتاب خطرناک بیابانزایی در عراق!
تنشهای آبی شدید در بینالنهرین، اینک در هیبت اُفت کمسابقهی کارایی سرزمین در کشور همسایه غربی – عراق – خود را نشان داده و میرود تا از مرزهای هشدار و بحران هم گذر کند. به گفتهی دکتر عبداللطیف جمال رشید، وزیر آب عراق، بیم آن میرود که فقدان آب در نواحی مرکزی و جنوبی این کشور به زودی به شورش مردم و جنگ بین قبایل و عشایر منطقه بر سر آب منجر شود.
این در حالی است که وضعیت در سه کشور ایران، ترکیه و سوریه – کشورهایی که بخش عمدهای از سراب دجله و فرات را در خود جای دادهاند – نیز بسیار نگران کننده است و هر چه زمان میگذرد، آب کمتری وجود خواهد داشت که بگذارند از دستشان رها شده و به عراق برسد!
به دیگر سخن، رفع نیازهای کوتاه مدت این سه کشور سبب شده تا چشم بر روی خطر بزرگتری به نام ناپایداری عمومی منطقه – چه از نظر محیط زیستی و چه از نظر سیاسی – بربندند و رفع مشکل را به مدیران نگونبخت آینده وانهند!
غافل از این که عقوبت این نابخردی و کوتهفکری، اینک به صورت بارش باران گلآلود و تهاجم ریزگردهای عربی و توفانهای بیسابقه خود را به آسمان ایران تحمیل کرده و نشان داده است که زمان حساب و کتاب، ممکن است خیلی زودتر از آن چیزی که میپنداشتید، فرا رسیده باشد!
از همین رو باید انتقاد شدید وزیر آب دولت دوست و برادر عراق را از ایران جدی گرفت و خدا را شکر کرد که اگر به جای نوری مالکی، همچنان صدام حسین در بغداد حکومت میراند، اینک چه تخاصمات جدیتری ممکن بود آرامش منطقه را برهم زند.
تعارف را کنار بگذاریم. یادم نمیرود که تا مدتها، عالیترین مقامات آب کشور گلایه داشتند که سهم عمدهای از آب کشور بدون استفاده به درون چالابهای مرکزی ایران ریخته شده و یا وارد آبهای آزاد شده و یا از کشور خارج میشود. اینک نتیجهی آن سیاست انقباضی و تغییر مسیر سرشاخهها را باید در بحران پیش آمده در جلگهی خوزستان، تالاب گاوخونی، بختگان، پریشان، ارومیه، مسیله و دشت منتهی به هورالحمار و هورالعظیم در عراق جستجو کرد.
فجایع امروز ناشی از نادیده انگاشتن اصل پروانه است ... من واقعاً نمیدانم چرا نمیخواهیم پنبهی نابخردی را از گوش درآورده و صدای بال زدن پروانه را در نزدیکترین فاصله به خود بشنویم؟!
در همین باره، خواندن مقالهی دکتر Dr. Nimrod Raphaeli را در تارنمای مؤسسه تحقیقاتی خاورمیانه توصیه میکنم.عنوان مقاله ایشان عبارت است از: