خنده کودکان در سیزدهمین روز نوروز 88 در گلستان - عکس از ابوطالب ندری


    قابی که ابوطالب برای ثبت رخدادهای پیرامونش برمی‌گزیند، برایم در اغلب موارد جالب و امیدبخش بوده است. ابوطالب ندری را می‌گویم که پیش‌تر هم از او نوشته‌ام ...
   آیا با محمد درویش موافق هستید که این تصاویر عجیب بوی زندگی می‌دهد و آدم را گره‌گیر چشم نجیب ابوطالب عزیز می‌سازد؟
    هر از چند گاه به عکس‌خانه‌ی مجازی‌اش سری می‌زنم تا هوایی تازه کنم ... هر چند اعتراف می‌کنم، برخی اوقات نیز مانند این بار، هوایی برای تنفس که نمی‌یابم، هیچ، حال سهراب را تجربه می‌کنم که می‌گوید:

سبزه‌ای را بکنم
خواهم مرد ...

    امید که قدر سبزینه‌های زوهمند پارک ملّی گلستان را بیشتر بدانیم و کمتر از این خاوری‌ترین پاره‌ی هیرکانی خبرهای نگران‌کننده بشنویم.

درج نظر