آقای قالیباف! دلم شکسته است ...
خبرگزاري ایسنا، نهم خرداد ماه 1384:
فرازهايي از سخنان سردار/دکتر/خلبان/شهردار قاليباف در مقام كانديداي رياست جمهوري:
«برنامهي دولت سبز در كابينهي من، تبديل به انديشه و عمل سبز در سطح كلان ميشود و نظام مديريت سبز كه در راستاي حفاظت محيط زيست و كمك به تحقق توسعهي پايدار، در دولت كنوني (دولت خاتمي) تصويب شده بود، وارد مراحل جديتر ميشود. »
«تفكرات سبز بايد در سطح كلان در برنامهريزي كشور حاكم شود و تمام اعضاي هيات دولت بايد حفاظت از محيط زيست را سرلوحهي اقدامات خود قرار دهند.»
«با شعار دادن و ژست سبز انديشيدن نميتوان داعيهي حفاظت از محيط زيست را داشت و توسعهي صنعتي بدون الزامات زيست محيطي، عملا موجب هدر دادن منابع كشور شده و منافع نسلهاي آتي را با خطر جدي مواجه خواهد كرد.»
«از اين كه كانديدايي هستم كه داراي برنامهي جامع محيط زيست بوده و حفاظت از آن يكي از دغدغههاي اصلي من است، بسيار خرسندم.»
«مطمئن باشيد كه تمام اعضاي كابينهي من به حفاظت از محيط زيست و انديشه و عمل سبز در راستاي نيل به توسعهي پايدار اعتقاد قلبي خواهند داشت.»
خواستم بگويم: آقاي قاليباف دلم شكسته است و براي خودم، فرزندم و تمام فرزندان ايران عزيز متأسفم كه در كشوري زندگي ميكنند و خواهند کرد كه افرادی چون شما در شمار بهترین مدیرانش قلمداد میشوید ...
خواستم بگویم: آقای قالیباف دلم میخواست شهرداری بر پایتخت کشورم حکم میراند که از شنیدن خبر قتل عام 7 هزار اصله درخت 30 تا 40 سالهی شهرش[1]، مثل ابر بهاری میگریست؛ نه اینکه معاونین و مدیران کلش را وادارد تا سپر دفایش شوند و کسر شأنش بداند که حتا در این موضوع سخن براند ...
دلم میخواست به جای این چمران که در شورای شهرم حکم میراند و به راحتی از قانونی بودن شبیخون به بزرگترین پارک جنگلی کشور[2] (که قرار بوده به پارکی فرامنطقه ای و جهانی تبدیل شود) در شب عاشورای حسینی دفاع میکند[3]، آن چمران زنده بود تا جوابش را بدهد ...
دلم میخواست انبوه نهادهای متنوع موجود در این حوزه از مؤسسه محل کار خودم گرفته تا انجمن اعضای هیأت علمی؛ جامعهی جنگلبانی، انجمن دانش آموختگان دانشکدههای کشاورزی و منابع طبیعی، سازمان نظام مهندسی کشاورزی و دهها نهاد عریض و طویل دیگر حاضر در این بخش، برای یکبار هم که شده، ملاحظات مرسوم را کنار مینهادند و خواستار محکومیت عاملین این جنایت شرمآور می شدند ...
دلم میخواست، برای یکبار هم که شده رهبران مذهبی و ائمه جمعه سراسر کشور از سخنگاههایی که در آنها پیوسته به مردم یادآوری میکرده و میکنند که: انرژی هستهای حق مسلم ماست؛ یکبار هم زنهار میدادند که داشتن هوای پاک هم به خدا حق مسلم ماست.
و سرانجام، دلم میخواست آقای قالیباف عزیز!
برای یکبار هم که شده مرد و مردانه به رسانهی ملّی میآمدی و با عذرخواهی از حرکت نابخردانهای که مجموعهی تحت امرت انجام دادهاند، به عنوان نخستین دولتمرد جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت این اشتباه را شجاعانه به گردن میگرفتی و از مقامت استعفا میدادی.
[1] اين در حالى است كه هم اکنون نیز برآوردهای کارشناسی نشان میدهد که تهران با کمبود بالغ بر ۲۰۰ هزار هكتار فضاى سبز در قالب پارك هاى جنگلى مواجه است.
[2] پارك جنگلي لويزان - که با مساحتي بيش از ۱۴۵۰ هكتار، ده نارمك و ده لويزان را در شمال شرق پایتخت احاطه كرده - از سال ۱۳۷۴ براي استفاده عموم بازگشايي و تجهيز شده است. مهمترین گونه های درختی اين پارك که گویا پیش از انقلاب، شكارگاه سلطنتي بوده است؛ عبارتند از: سرو نقرهاي، سرو خمرهاي، كاج تهران، اقاقيا، زبان گنجشك، چنار، افرا و ارغوان. افزون بر آن اين پارك حدود ده قنات به نامهاي باكك، قاسم آباد، هنگام، كوثر، پارس و ... دارد که احتمال آسیب دیدن این قنوات نیز وجود دارد.
[3] راستی! چگونه دلتان آمد تا از مقدسات مذهبی مردم نیز استفاده ابزاری کرده و در چنین شبهایی دست به این جنایت بزنید؟ یعنی واقعاً هدف تا این حد وسیله را توجیه می کند؟!!!!!! یعنی در عالم سیاست، سکوت خبری این اندازه میارزد؟!